رسوندمش دم خونه

رسوندمش دم خونه !
صداش زدم
با همون قیافه شیطون و مهربون گفت : جوووون
گفتم بوس بده
لبشو آروم گذاشت رو لبم و بعد چند ثانیه تندی تمومش کرد .
بعد مثل همیشه سرشو آورد پایین و گفت بوسم کن تا برم که الان صدای بابام در میاد ...
سرشو بوسیدم و پیاده شد
نمیخواستم از در خونشون برم
ماشینو خاموش کردم !
سیگار رو روشن کردم !
سیگار دوم رو روشن کردم !
وای یادم رفت کادوش رو بدم ....
بهش زنگ میزنم بیاد پایین
میخنده...
نمیدونم به چه بهونه ای میخواد بیاد .
میاد !
میدونم از بوی سیگار بدش میاد ، سیگار تازه روشن شدم رو پرت میکنم !
شال سرش نیست ...
غر میزنم !
مگه نگفتم اینجوری نباید بری بیرون ؟
میخنده میگه حسوددد
کادوشو میگیره ، باز تندی بوسم میکنه و باز به همون تندی میره ...
نمیخوام از اینجا برم ...
سیگار سوم رو روشن میکنم !
بوی عطرش تو ماشینه...
بخدا بوی عطرش میاد !
داد میزنم ... بخدا بوی عطرش میاد !
صدای زن سفید پوش میاد ...
-اروم باش پسر جوون !
برات ارام بخش زده بودم ، کابوس دیدی؟
- من چرا اینجام ؟
+سرعتت زیاد بود ماشین چپ کرده ، خوبی الان ؟ درد نداری؟
درد رو نمیدونم اما اونو ندارم
الان یساله تو اون کوچه سیگار میکشم !
هنوز بوی عطرش تو ماشین میاد ...
دیدگاه ها (۳)

خانه گرفته...هوای من برفی ستسکوت های زنانه،سکوت ِ پر حرفی ست...

من اگه پسر بودم شروع می کردم به دوست داشتن دختری که سنش کمه ...

افکارم دود میشود...سیگارم تمام...ته سیگار برایم میشود ته دنی...

بازوهایتان را نمی خواهمشانه هایتان را نمی خواهم من خودم را د...

خب خب بریم واسه پارت نهم

نام فیک: عشق مخفیPart: 42فلش بک به یک هفته بعد*ویو ات*توی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط