طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی

طاقت ندارم لحظه ای تنها بمانی

من باشم و در حسرت سقا بمانی

من عبد تو بودم که عبدالله گشتم

نعم الامیری، عالی اعلا بمانی

فریاد هل من ناصرت بیچاره ام کرد

من مرده ام آقا مگر تنها بمانی؟!

قلبم، سرم، دستم همه نذر دو چشمت

من می دهم جان در ره تو تا بمانی

آقا نبینم در ته گودال باشی

ای زینت دوش نبی بالا بمانی

بالا نشینی و تو را پایین کشیدند

زیر لگدها زیر دست و پا بمانی

لعنت به این آب فرات و خنده هایش

راضی شده لب تشنه در این جا بمانی

با این که چندین عضو از جسم تو کم شد

تو تا ابد عشق دل زهرا بمانی
@akhare_zaman
⛅ ️ أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ⛅ ️
دیدگاه ها (۲)

"تنت به ناز طبیبان نیازمند" شده"وجود نازکت آزرده ی گزند" شده...

گهواره نیست جای من و گریه های منقنداقه نیست جای من و دست و پ...

عمه محکم گرفته دستش راداشت اما یتیم تر می شدلحظه لحظه عمو در...

دور گودال ازدحام شدهنگرانم ازین شلوغی هاصبر کن آمدم عمو جانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط