زندگی احساسی من
زندگی احساسی من
p9
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دامیان اومد جنتل من بازی درورد یه بتری اب اورد مثلا ادم قوی گف
دامیان: دیه به دوس دختر من نزدیک نمیشی عوضی...
پسره: ابجی تو دوس پسر داری؟!
دامیان ابی که تو دهنش بود ریخت تعجب کرد
انیا: اه نه بابا این همکلاسیم دامیانننننننن
پسره: اها همون شاگرد زرنگه هوی پسر چیکار ابجی من داری
دامیان: عه چیزع... ا.. مم هاهاهاهاها چه شوخی باحالی بود هههههههه ا. ه ایش
رن(داداش کوچیکه انیا): بیا بریم انیا
انیا و رن رفتن. دامیان هم رف خونه
تسوکی: دامیان سه ساعته کجایی بیا تو هم اون یکی دسته بردار بیا بجنگ اینا همه جونامو گرفتن اه برو کنار دیگه اه مردم. هوم چته
دامیان: انیا داداش داشت؟!
تسوکی: ارع رن فورجر
۱۵ ساله
دامیان: پ چرا من نمیدونستمممممممممم
تسوکی: بمنچه
«پایان پارت نهم»
این پارت با کوتا بود چون میخام الان همشو تموم کنم
p9
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دامیان اومد جنتل من بازی درورد یه بتری اب اورد مثلا ادم قوی گف
دامیان: دیه به دوس دختر من نزدیک نمیشی عوضی...
پسره: ابجی تو دوس پسر داری؟!
دامیان ابی که تو دهنش بود ریخت تعجب کرد
انیا: اه نه بابا این همکلاسیم دامیانننننننن
پسره: اها همون شاگرد زرنگه هوی پسر چیکار ابجی من داری
دامیان: عه چیزع... ا.. مم هاهاهاهاها چه شوخی باحالی بود هههههههه ا. ه ایش
رن(داداش کوچیکه انیا): بیا بریم انیا
انیا و رن رفتن. دامیان هم رف خونه
تسوکی: دامیان سه ساعته کجایی بیا تو هم اون یکی دسته بردار بیا بجنگ اینا همه جونامو گرفتن اه برو کنار دیگه اه مردم. هوم چته
دامیان: انیا داداش داشت؟!
تسوکی: ارع رن فورجر
۱۵ ساله
دامیان: پ چرا من نمیدونستمممممممممم
تسوکی: بمنچه
«پایان پارت نهم»
این پارت با کوتا بود چون میخام الان همشو تموم کنم
۵.۶k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.