ی.قاتل.عاشق
#ی.قاتل.عاشق
#پارت.هجدهم
از زبون #سیلدا
سیلدا:ددززدددد بگیییرییننشش
رویا:زور نزن سیلدا رفتن دیگه😐
سیلدا:تف تف تف
سهون:شما چهارتا حالا چرا انقد به تف علاقه دارین😐
سیلدا:چون به تو علاقه داریم🤧
سهون:توروحت😐
چانیول:خوب حالا چه غلطی بکنیم نه پول داریم نه لباس نه هیچ چیز دیگری
کریص:چرا یچیزی ددااررییمم😃
چانیول:چییی🤩
کریص:دستشویی
سهون:خدایا به اینها عقلی ده و به ما پولی🤲🏿
مبینا:چیشد گرفتین دزدو؟؟
حوری:تمام دار و ندارمون برد😐
مبینا:تف ط این زندگی
رویا:باهات کاملا موافقم
مبینا😆😆😆
سیلدا:الان به کدامین گناه داری میخندی؟؟
مبینا:به گناه تو😐
چانیول:خوبه نقشه رو داریم هنوز
سهون:بله خیلی خوبههههه
کریص:چته عربده میکشی چغندر😐
لوهان:و من ادامه سکوت را برپا میکنم...
سهون:کار خوبی میکنی عشقم😐
چانیول:تفففف الان بهش گفتی عشقم؟؟
مبینا:توهم علاقهمند شدیا به تف
چانیول:نخیر نشدم نویسنده محترم علاقهمنده
#نویسنده:من بدبخت و چیکار دارین😐
سهون:تف افتاده تو دهنت هی تو فیک ماعم تف تف میکنی ااهه خوب اسم فیکم میزاشتی تف دیگه
#نویسنده:تف تو دهنم بود باهوش😐
سیلدا:راس میگه رویا تو دهنش تف بود😐
#نویسنده:تتفف تو اسم من و از کجا میدونی؟؟
سیلدا:اولا تف تو صورتت دوما همین رویا خره خودمونی دیگه
#نویسنده:خوب حالا تف تو روح تک تکتون عنترا بریم ادامه...
کریص:بریم😐
مبینا:خوب حالا چیکار کنیم؟؟
رویا:هیچی نقشه برمیداریم میریم تو اون قصره یه پولی چیزیم پیدا میکنیم
مبینا:ففککررتت ععااللیی بود😐
مرد:جصولزمشپپشحرومصکزماصکش
کریص:هن؟؟
مرد:پصنزنجشجتززوامشمزتزاش
(خوب دیگه زبان اسپانیایی بلد نیستم)
مبینا:فارسی حرف بزن دوست گرامی😐
مرد:مصچطجصوزامشمرتسولز
سیلدا:بیاید بریم بیماریش واگیر داره ماعم میگیریم😐👐🏿
مرد:نهصپیموثدثازنش
چانیول:تف تو صرفت خو مثل ادم بگو
سهون:من رفتم برگام و پیدا کنم خدافز😐🍃
خلاصه مرد گمشد رفد ماعم طبق نقشه رفتیم سمت قصر😐...
#ادامه.دارد💙
#پارت.هجدهم
از زبون #سیلدا
سیلدا:ددززدددد بگیییرییننشش
رویا:زور نزن سیلدا رفتن دیگه😐
سیلدا:تف تف تف
سهون:شما چهارتا حالا چرا انقد به تف علاقه دارین😐
سیلدا:چون به تو علاقه داریم🤧
سهون:توروحت😐
چانیول:خوب حالا چه غلطی بکنیم نه پول داریم نه لباس نه هیچ چیز دیگری
کریص:چرا یچیزی ددااررییمم😃
چانیول:چییی🤩
کریص:دستشویی
سهون:خدایا به اینها عقلی ده و به ما پولی🤲🏿
مبینا:چیشد گرفتین دزدو؟؟
حوری:تمام دار و ندارمون برد😐
مبینا:تف ط این زندگی
رویا:باهات کاملا موافقم
مبینا😆😆😆
سیلدا:الان به کدامین گناه داری میخندی؟؟
مبینا:به گناه تو😐
چانیول:خوبه نقشه رو داریم هنوز
سهون:بله خیلی خوبههههه
کریص:چته عربده میکشی چغندر😐
لوهان:و من ادامه سکوت را برپا میکنم...
سهون:کار خوبی میکنی عشقم😐
چانیول:تفففف الان بهش گفتی عشقم؟؟
مبینا:توهم علاقهمند شدیا به تف
چانیول:نخیر نشدم نویسنده محترم علاقهمنده
#نویسنده:من بدبخت و چیکار دارین😐
سهون:تف افتاده تو دهنت هی تو فیک ماعم تف تف میکنی ااهه خوب اسم فیکم میزاشتی تف دیگه
#نویسنده:تف تو دهنم بود باهوش😐
سیلدا:راس میگه رویا تو دهنش تف بود😐
#نویسنده:تتفف تو اسم من و از کجا میدونی؟؟
سیلدا:اولا تف تو صورتت دوما همین رویا خره خودمونی دیگه
#نویسنده:خوب حالا تف تو روح تک تکتون عنترا بریم ادامه...
کریص:بریم😐
مبینا:خوب حالا چیکار کنیم؟؟
رویا:هیچی نقشه برمیداریم میریم تو اون قصره یه پولی چیزیم پیدا میکنیم
مبینا:ففککررتت ععااللیی بود😐
مرد:جصولزمشپپشحرومصکزماصکش
کریص:هن؟؟
مرد:پصنزنجشجتززوامشمزتزاش
(خوب دیگه زبان اسپانیایی بلد نیستم)
مبینا:فارسی حرف بزن دوست گرامی😐
مرد:مصچطجصوزامشمرتسولز
سیلدا:بیاید بریم بیماریش واگیر داره ماعم میگیریم😐👐🏿
مرد:نهصپیموثدثازنش
چانیول:تف تو صرفت خو مثل ادم بگو
سهون:من رفتم برگام و پیدا کنم خدافز😐🍃
خلاصه مرد گمشد رفد ماعم طبق نقشه رفتیم سمت قصر😐...
#ادامه.دارد💙
۶.۵k
۲۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.