قهوه ی تلخ
"قهوه ی تلخ"
P2
پسر با نگاهی پر از عشق روبه دختر کرد و گفت بشین
دختر هم با کمی تردید نشست
پسر به دختر گفت:از همون لحظه ای که دیدیمت
ع.عاشق شدم
میتونیم باهم قرار بزاریم؟
دختر خیلی خجالت میکشید که بگه اره
چون دختر هم از پسر خوشش اومده بود
دختر روبه پسر گفت:ببخشید مستر اسمتون؟
پسر با لبخندی تا گوش گفت:م.من جئون جونگ کوک هستم میتونید منو کوک هم صدا کنید
دختر قرار رو قبول کرد و رفت
وقته داشت میرفت یهو پاش به یه صندلی برخورد میکنه
___
ادامه دارد...
P2
پسر با نگاهی پر از عشق روبه دختر کرد و گفت بشین
دختر هم با کمی تردید نشست
پسر به دختر گفت:از همون لحظه ای که دیدیمت
ع.عاشق شدم
میتونیم باهم قرار بزاریم؟
دختر خیلی خجالت میکشید که بگه اره
چون دختر هم از پسر خوشش اومده بود
دختر روبه پسر گفت:ببخشید مستر اسمتون؟
پسر با لبخندی تا گوش گفت:م.من جئون جونگ کوک هستم میتونید منو کوک هم صدا کنید
دختر قرار رو قبول کرد و رفت
وقته داشت میرفت یهو پاش به یه صندلی برخورد میکنه
___
ادامه دارد...
- ۳.۹k
- ۳۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط