تلنگر
#تلنگر
دوست عزیز اعتقادات هر کس برای خودش قابل احترامه
پس احترام بزار تا احترام ببینی
🍂
قدیما برادرم ویدیو آی وا صد و یک رو می پیچوند دور روسری پنهونی خیابونا رو یکی یکی رد می کرد تا می رسید خونه.خب فیلم امشب چیه؟یه فیلم از بیک ایمانوردی.ایول
مادرم می گفت بهنام فیلمش بد که نیست؟
داداش می گفت نه مامان عاشقانه ست.فیلمو از تو لباسش در میاورد بیرونو همه جمع می شدیم دور تلویزیون و می شستیم برای تماشا.هر جا زنه قر دلبرونه می داد یا بیک می خواست پیشونیه معشوقه اش یا نشون کرده اش رو ببوسه داداشم به من و هاشم می گفت سرا پایین.بهرام خوشحال بود که سنش بالاتره و می تونه ببینه.ما هم طبق دستور سر می فشردیم به بالش و حسرت و آه.من همون موقع مفهوم سانسور رو فهمیدم.شب ها با خودم می گفتم بیک چه کرد ؟ چقدر نزدیک شدند؟ آیا زن او را در آغوش گرفت؟ آیا به مرز تولد کودک رسیدند؟ و و و.فیلم همیشه برامون نصفه بود .ما بیشتر حق داشتیم دعواها رو ببینیمو آوازها رو بشنویم.حالا سال ها گذشته .بچه های الان که نصف سن اون موقع مارو دارن در مورد صحنه های اروتیک وارد بحث می شن .پدرو مادر سرشونو می گیرن پایین چون آقا جون نشسته ولی نوه ها تا مرز جنگ های تن به تن در صحنه های فوق عاشقانه هم می رن.اونا مفهوم سانسور رو نمی فهمن .روسری.آیوا صد و یک .هیچ کدوم رو نمی دونن.اما می دونن چه روش هایی برای رضایتمندی در روابط جنسی در پایدار بودن یک رابطه دوسویه مهمه.اونا می دونن غیر از پیشونی نقاط دیگری هم برای پیشبرد اعمال دنیوی وجود داره.اونا مفهوم خیانت رو ساده می بینن.اونا پورن استارها رو می شناسن.بینشون فرق می گذارن.اونا مثل ما نیستن.ما سیگار می خواستیم دست بگیریم می رفتیم اسلامشهر می کشیدیم تا آشنایی دورو برمون نباشه.اما نوجون الان علف می کشه و حین استعمال رپ می خونه و خودش رو پدر رپ فارسی می دونه.من هنوز زمزمه می کنم دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره.می خونم همه چیم یار یار یار همه چیم یار یار .اما اون می خونه تو رو یه ربع می خوام یا می خونه تو منو دوست داری آره لبات گیرایی داره .من هنوز هامون می بینم و شب های روشن و فیلم های این چنینی اما اون مشغول چت کردن با الکسیس تگزاسه.من هنوز رو دیوار راهرومون عکس رنگ و رو رفته ی بروسلی هست.اما رو دیوار اتاق شخصی اون تصویری از برگ شاهدونه خورده.مادربزرگشم می گه ایول بچه ام اهل طبیعته.من هنوزم بعد این همه سال جرات ندارم مسئولیت عکس سوزان روشن رو که تو کتاب آریامهر پدر قایم کرده بودم به عهده بگیرم اما رو لباس اون عکس پلی بوی گنده تر از صورت خودش چاپ شده .بهشم می گی این چیه می گه سکسولوژی می دونی چیه عقده ای؟
می گم چند سالته؟ می گه بریدم از دنیا .به مادرش اعتراض می کنم می گه بذار راحت باشه .امروزم قرار دوست دخترشو از مدرسه بیاره خونه .زنگ آخر معلم ندارن.می خوام بچه ام آزاد باشه .راستی دلم برای روسری مادرم تنگ شد همون که نقش مهمی تو تماشا کردن فیلم های عاشقانه داشت .همون روسری که هم مو می پوشوند هم آیوا صدو یک...
#رسول_ادهمی
دوست عزیز اعتقادات هر کس برای خودش قابل احترامه
پس احترام بزار تا احترام ببینی
🍂
قدیما برادرم ویدیو آی وا صد و یک رو می پیچوند دور روسری پنهونی خیابونا رو یکی یکی رد می کرد تا می رسید خونه.خب فیلم امشب چیه؟یه فیلم از بیک ایمانوردی.ایول
مادرم می گفت بهنام فیلمش بد که نیست؟
داداش می گفت نه مامان عاشقانه ست.فیلمو از تو لباسش در میاورد بیرونو همه جمع می شدیم دور تلویزیون و می شستیم برای تماشا.هر جا زنه قر دلبرونه می داد یا بیک می خواست پیشونیه معشوقه اش یا نشون کرده اش رو ببوسه داداشم به من و هاشم می گفت سرا پایین.بهرام خوشحال بود که سنش بالاتره و می تونه ببینه.ما هم طبق دستور سر می فشردیم به بالش و حسرت و آه.من همون موقع مفهوم سانسور رو فهمیدم.شب ها با خودم می گفتم بیک چه کرد ؟ چقدر نزدیک شدند؟ آیا زن او را در آغوش گرفت؟ آیا به مرز تولد کودک رسیدند؟ و و و.فیلم همیشه برامون نصفه بود .ما بیشتر حق داشتیم دعواها رو ببینیمو آوازها رو بشنویم.حالا سال ها گذشته .بچه های الان که نصف سن اون موقع مارو دارن در مورد صحنه های اروتیک وارد بحث می شن .پدرو مادر سرشونو می گیرن پایین چون آقا جون نشسته ولی نوه ها تا مرز جنگ های تن به تن در صحنه های فوق عاشقانه هم می رن.اونا مفهوم سانسور رو نمی فهمن .روسری.آیوا صد و یک .هیچ کدوم رو نمی دونن.اما می دونن چه روش هایی برای رضایتمندی در روابط جنسی در پایدار بودن یک رابطه دوسویه مهمه.اونا می دونن غیر از پیشونی نقاط دیگری هم برای پیشبرد اعمال دنیوی وجود داره.اونا مفهوم خیانت رو ساده می بینن.اونا پورن استارها رو می شناسن.بینشون فرق می گذارن.اونا مثل ما نیستن.ما سیگار می خواستیم دست بگیریم می رفتیم اسلامشهر می کشیدیم تا آشنایی دورو برمون نباشه.اما نوجون الان علف می کشه و حین استعمال رپ می خونه و خودش رو پدر رپ فارسی می دونه.من هنوز زمزمه می کنم دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره.می خونم همه چیم یار یار یار همه چیم یار یار .اما اون می خونه تو رو یه ربع می خوام یا می خونه تو منو دوست داری آره لبات گیرایی داره .من هنوز هامون می بینم و شب های روشن و فیلم های این چنینی اما اون مشغول چت کردن با الکسیس تگزاسه.من هنوز رو دیوار راهرومون عکس رنگ و رو رفته ی بروسلی هست.اما رو دیوار اتاق شخصی اون تصویری از برگ شاهدونه خورده.مادربزرگشم می گه ایول بچه ام اهل طبیعته.من هنوزم بعد این همه سال جرات ندارم مسئولیت عکس سوزان روشن رو که تو کتاب آریامهر پدر قایم کرده بودم به عهده بگیرم اما رو لباس اون عکس پلی بوی گنده تر از صورت خودش چاپ شده .بهشم می گی این چیه می گه سکسولوژی می دونی چیه عقده ای؟
می گم چند سالته؟ می گه بریدم از دنیا .به مادرش اعتراض می کنم می گه بذار راحت باشه .امروزم قرار دوست دخترشو از مدرسه بیاره خونه .زنگ آخر معلم ندارن.می خوام بچه ام آزاد باشه .راستی دلم برای روسری مادرم تنگ شد همون که نقش مهمی تو تماشا کردن فیلم های عاشقانه داشت .همون روسری که هم مو می پوشوند هم آیوا صدو یک...
#رسول_ادهمی
۶.۸k
۰۹ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.