از حموم در اومدی بیرونحولرو دوره بدنت پیچیدی و رفتی سمته

از حموم در اومدی بیرون،حولرو دوره بدنت پیچیدی و رفتی سمته اتاق خوابت.

دیدی از سرکار برگشته و داره بیرون از پنجررو نگاه میکنه.آروم آروم قدم برداشتی و

فتی سمتش خواستی بترسونیش که برگشت سمتت و از ترس افتادی روی تخت.



ا/ت:اوفففف یاااااا ترسیدم!



جیمین:همممم..سلامت کجا رف؟



ا/ت:......سلام...جیمین.....



جیمین:....مگه نگفتم باید ددی صدام کنی؟!

انگار نفهمیدی مطعلق به کی هستی هومممم؟

انگار باید دوباره تنبیهت کنم!



ا/ت:...چ..ی...خ..ب...خب ببخشید ددی...



جیمین:این ددی گفتنو قبول ندارم!

باید وقتی داری زیرم جون میدی با درد بگی ددی!



ترسیدمو و رفتم زیره پتو...

آروم از لای پتو نگاش کردم که دستاش تو جیبشه و داره به بدنه خیسم که به پتو چسبیده شده و جذب شده نگا میکنه که یهو چشماش راهشو گرفت تو چشمام که سریع رفتم زیره پتو.



شروع کرد به در آوردنه دکمه هاش!

تو هم زیره پتو با ترس به صدای نفاساش گوش میدادی.

بدنه عضلانیشو به نمایش گذاشت و آروم باکسرشو و شلوارشو در آورد...

کمربندشو روی تخت پرتاب کرد که پتو رو محکم تر روت کشیدی...

بعد از چند ثانیه هیچ صدایی نیومد که یهو انگشتاشو از زیره پتو روی باصنه لختت حس کردی!


لایک بوکوللللل🗿🔪
دیدگاه ها (۵)

وقتی تو مهمونی با یه دختر دیگه لاس میزنه و تو باهاش قهریم می...

بچه لطفا خانوادمون رو زیاد کنید تا پارت بعد رو بذارم ادمینتو...

سناریو

سناریو

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

هرزه ی حکومتی پارت ۴ که جیمین و جیهوپ...دستاشون و گذاشتن روی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط