نمی دانم دلم تنگ استدلم در آرزوی یک نگاه پاک و بی رنگ استنگاه آسمانم دیگر آبی نیستشبم تیره فروغ ماهتابی نیستکویرم تشنهباغم خشکبه چشم چشمه سارم دیگر آبی نیست # شادی به ظاهر، منتها از درد لبریزی