ویو کوک
ویو کوک
از خواب بلند شدم یاد اتفاقا افتادم کنارمو که نگاه کردم که مثل فرشته ها روی زمین خوابش برده محو نگاه کردنش شدم که بیدار شد
ا/ت: بیدار شدی خوبی جاییت درد نمیکنه(نگران)
کوک: خوبم(میخواست بشینه که:)
_آخ
+چیشد(نگران)
_(کوک یه پوزخند از سر خوشحالی زد)
(کوک تو ذهنش) یعنی الان ا/ت برا من نگرانه
+پس من میرم
_هووم
(ا/ت تا میخواست درو باز کنه جونگ کوک گفت آخ)
_آخخخ(الکی)
+چیشد
_درد میکنه(مظلوم)
+خب ببینم زخمتو اوو صبر کن دکتر گفت هر وقت دردش زیاد شو این پماد بزن
_دکتر مگه دکتر خبر کردین
+آره
_کی جین که قرار بود بره بوسان
+نه جین نه آقای.. آمم کی بود آها آقای کوانگ(دقیق یادم نیست اسم دکتره چی بود)
_آها خب
+خب پس من برم
_کجا هنوز درد میکنه
+بیا این پمادو بزن به زخمت
_اام صبر من نمیتونم بزن بیا برام بزن
(داره کاری میکنه ا/ت از اتاق بیرون نره)
+باشه
(پمادو گرفت و میزد به بازو کوک)
(کوک هم زیرزیرکی نگاش میکرد)
...
از خواب بلند شدم یاد اتفاقا افتادم کنارمو که نگاه کردم که مثل فرشته ها روی زمین خوابش برده محو نگاه کردنش شدم که بیدار شد
ا/ت: بیدار شدی خوبی جاییت درد نمیکنه(نگران)
کوک: خوبم(میخواست بشینه که:)
_آخ
+چیشد(نگران)
_(کوک یه پوزخند از سر خوشحالی زد)
(کوک تو ذهنش) یعنی الان ا/ت برا من نگرانه
+پس من میرم
_هووم
(ا/ت تا میخواست درو باز کنه جونگ کوک گفت آخ)
_آخخخ(الکی)
+چیشد
_درد میکنه(مظلوم)
+خب ببینم زخمتو اوو صبر کن دکتر گفت هر وقت دردش زیاد شو این پماد بزن
_دکتر مگه دکتر خبر کردین
+آره
_کی جین که قرار بود بره بوسان
+نه جین نه آقای.. آمم کی بود آها آقای کوانگ(دقیق یادم نیست اسم دکتره چی بود)
_آها خب
+خب پس من برم
_کجا هنوز درد میکنه
+بیا این پمادو بزن به زخمت
_اام صبر من نمیتونم بزن بیا برام بزن
(داره کاری میکنه ا/ت از اتاق بیرون نره)
+باشه
(پمادو گرفت و میزد به بازو کوک)
(کوک هم زیرزیرکی نگاش میکرد)
...
۲۲.۳k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.