ادامه قسمت بیستم

ادامه قسمت بیستم
تا فهمیدم خودمم به دردش دچار شدم ...
ولی ارثیه ی فراموش نشدنیمو با تمومِ تراژدی هاش دوس داشتم
اما من فقط یک هزارم دردشو داشتم ...
و اون هر روز با هزار تا درد دیگه هم دست و پنجه نرم میکرد ...
نویسندگان: فاطمه زهرا درزی وغزاله میرزاپور
🚫کپی رمان در هر شرایطی بدون ذکر نام نویسندگان حرام است.
دیدگاه ها (۰)

✨🌱✨#ناحله#قسمت_بیست_و_یکمیه پاسدارِ ساده ی جانباز...تو یکی ا...

ادامه قسمت بیست و یکمداشتیم برمیگشتیم خونه پدر حرفی نمیزد ...

✨🌱✨#ناحله#قسمت_بیستمکسی که پشت خط بود و هنوز نفهمیده بودم کی...

ادامه قسمت نوزدهم گوشی وازخودم فاصله دادم و لبم و به دندون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط