نمی دانم چرا کجا تا کی برای چه ولی رفتی ...

نمی دانم چرا ، کجا ، تا کی ، برای چه ، ولی رفتی بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی
دیدگاه ها (۱)

کاش تو چایی بودی و من قند ، من خودمو فدات می کردم تا تو تلخی...

نمی دانم چرا ، کجا ، تا کی ، برای چه ، ولی رفتی بی آنکه به ف...

صندوقچه ای بهر دلت خواهم بود / دریا شوی ، تو ساحلت خواهم بود...

فکر نمی کردم که باهام قهر باشی🥲😭@lisaas

حکایت مرد و دام پزشک:روزی روزگاری یک مرد دچار چشم درد شدیدی ...

خوش باشی با کسی ک رفتی .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط