چنانم مست کرده باده ی بادام چشمانت

چنانم مست کرده باده ی بادام چشمانت 
که می نوشم شراب عشق را از جام چشمانت 

اسیر جَزر و مَد ماه چشمانت شدم دیدی
چه طوفانی شدم تا ساحل آرامِ چشمانت ؟

عبورم می دهد فانوس چشمانت شبانگاهی
که غوغا می کند دلشوره های شام چشمانت 

دلم سرد و هوای گرم دامانت ، نمی دانم
چرا صیاد ِمن افتاده ام در دامِ چشمانت ؟

خیال دیدنت پُر می کند سهم نگاهم را
نمی دانی چه حالی دارم از اوهامِ چشمانت

به میقات غمت راهی شدم سودایی عشقت
و بر تن می کُنم پیراهن احرام چشمانت

غزالِ تشنه ی لب می رود تا برکه ی لبهات
هراسان است ، برگردد پلنگِ رام چشمانت✔✔✔
#تکست_خاص #تکست_ناب #عاشقانه #عشق #دخترونه #تنهایی #عشقولانه
دیدگاه ها (۸)

من تنهایمبی تو ،هیچ کاری نمی توانم بکنمدیگر شعر هم نمی توانم...

#تصاویر_جذاب_دنی_زلزله👌🏻😍

چه آرام دلم آشوب است✔

بیچاره اذر از آغاز هم کسی چشم به راهش نبوداصلا انگار همه این...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط