زندگی من پارت

زندگی من:)                         پارت ¹

هانول دختری بود که از ۳ سالگی پدرش رو طی یک تصادف از دست داده بود

فلش بک به بچگی هانول*
امروز با پدرم برای خرید وسایل خونه بیرون رفتیم ولی وقتی که از فروشگاه بیرون رفتیم و سوار ماشین شدیم ، اتفاق تلخی پیش روی من بود. یه مرد عوضی که معلوم بود حالش خوب نیست با شتاب و سرعت زیاد با ماشین ما برخورد کرد و پدرم بر اثر ضربه شدید فوت شد. هیچوقت اون صحنه رو یادم نمیره..
از اون موقع رفتار مادرم با من بد شده بود من که فقط ۸ سالم بود رو یا گشنه میذاشت یا توی هوای سرد و سوزناک زمستون پشت در خونه تا صبح از سرما میلرزیدم تا به قول خودش از دست من راحت باشه و وجود من اذیتش نکنه .

وقتی ۱۶ سالم بود مادرم میخواست به زور با پسرعموم ازدواج کنم اما من که کاملا مخالف بودم نظرمو گفتم اما اون خیلی وحشیانه و بی رحمانه طوری منو از پله های خونمون پایین انداخت که هنوز درد اون لحظات رو توی بدنم حس میکنم .

وقتی ۱۸ ساله شده بود با خودم فکر کردم که بسه چقدر باید از مادرم کتک بخورم بخاطر رفتار و حرفاش خورد بشم؟ پس بهتر بود که از خونه فرار میکردم.....



ادامه دارد•••
دیدگاه ها (۲)

عیدددد شومااا مبارککک💗.......مرسی بابت حمایت هاتون🥰

بچه ها برنامه بی تی اسی که شبکه پرشیانا کره شبا نشون میده رو...

خب بچه ها رمان زندگی من رو این جا قراره بزارم براتون چون کان...

همه تو کامنتا بگید😉

Mafias Stepdaughter

معرفی فیک (دور اما آشنا )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط