زیبای پنهان

زیبای پنهان
پارت ۶
دقیقا همون خاطره ای که همیشه جلو چشم بود
رو دیدم
انگار یکی میخواست این خاطره رو برام زنده کنه
(فلش بک به ۱۰ سال پیش)
➕️تینا تروخدا من رو تنها نزار نرو خواهش میکنم....
➕️بس کن بیتا میگم باید برم من بدون اون نمیتونم
➕️نه تینا این درست نیست نرو
....ولی دیر شده بود و اون رقته بود داخل آتیش تا جون آراد رو نجات بده......
وقتی پرید داخل آتیش با صدای جیغ من محو شد و از دید رفت....
فلش بک پایان
دوباره همون صحنه
آتیش....زنی که داره با خواهرش بحث میکنه
و میپره داخل و دختره جیغ میزنه....
سرم داشت گیج میرفت
داشتم از حال میرفتم
و سیاهیییی



چون شرایط رسیده و باید به قولم عمل کنم میزارم ولی فردا باید برم مدرسه پس بقیش رو فردا میزارم
دیدگاه ها (۰)

این اولین جرعتمون

زیبای پنهان پارت ۷ وقتی به هوش اومدم رو تخت بیمارستان بودم و...

بگید

ببخشید نمیتونم پست بزارم به خاطر مدرسه درگیرم😊ولی قول میدم ۱...

واییی باورم نمیشه دارم پارت میزارم و خب باید بگم ادامیننن گل...

P¹⁵+ چرا دوسم نداری؟- نمی‌دونم ولی شاید بخاطر خیانت که بهم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط