❌پسربچه ای در حال قدم زدن در جنگل بود که به یک کلبه متروک
❌پسربچه ای در حال قدم زدن در جنگل بود که به یک کلبه متروکه رسید. او تصمیم گرفت که وارد کلبه شود اما به محض ورود، در کلبه بسته شد و اتاق نیز کاملاً تاریک بود. پسر بچه توانست کلید برق را پیدا کند اما برق نداشت. ناگهان وی از گوشه ای از کلبه صدایی شنید که به او می گفت می تواند از یکی از سه در کلبه خارج شود. این سه در عبارتند از:
پشت اولین در هزاران مار سمی هستند که نیش آن ها در کسری از ثانیه او را خواهند کشت.پشت دومین در یک صندلی الکتریکی و یک مامور اعدام هست که هر کسی را ببینید خیلی زود با استفاده از صندلی الکتریکی خواهد کشت.پشت سومین در نیز یک شیر گرسنه هست که شدیداً گرسنه بوده و روزهای زیادی است که نتوانسته غذا بخورد.
در نهایت پسربچه از یکی از این درها خارج می شود. به نظر شما کدام در بوده و به چه طریقی❓
پشت اولین در هزاران مار سمی هستند که نیش آن ها در کسری از ثانیه او را خواهند کشت.پشت دومین در یک صندلی الکتریکی و یک مامور اعدام هست که هر کسی را ببینید خیلی زود با استفاده از صندلی الکتریکی خواهد کشت.پشت سومین در نیز یک شیر گرسنه هست که شدیداً گرسنه بوده و روزهای زیادی است که نتوانسته غذا بخورد.
در نهایت پسربچه از یکی از این درها خارج می شود. به نظر شما کدام در بوده و به چه طریقی❓
۸.۴k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.