تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟
یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر

از جهان دورم و بی خویشتنم
پوپکم ! آهوکم
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم

مهدی اخوان ثالث
دیدگاه ها (۱)

فریادای آن که گاه گاه ز من یاد می کنیپیوسته شادی که دلی شاد ...

ذکر روز شنبه یا رَب العالَمین سلااااااااااااااااااام .. سلام...

ذهن ما مانند یک تلویزیون با صدها شبکه است ،این ما هستیم که ت...

کودک نیستیم ،اما کودک درونمان ، هنوز بیدار است ... ...

اونجا که مهدی اخوان ثالث میگه:دردم این است که من بی‌ تو دگرا...

بررسی شعر (مسلخ) از «علی اکبر یاقی تبار» از قطعه «مسلخ» از (...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط