فیک ستاره من پارت
فیک ستاره من (پارت۴۱)
جیمین از دست ا. ت گوشی میگیره و کنار گوشش میزاره
جیمین: بببیننن مرتیکههه اشغالللل ایننن خانوم شوهررر دارهههه فهمیدیییی شوهرشممممم مننممم اینن خانومم ماللل مننننن. عربده
ا. ت میخنده
جیمین: چته چرا میخندی؟
ا. ت: داشتم شوخی میکردم. خنده (کفت)
جیمین به گوشی نگاه میکنه که خاموشه
ا. ت: تا تو باشی ادای منو در نیاری
جیمین گوشی ا. ت رو میزاره تو جیبش
ا. ت: هعییی گوشیموو بده
جیمین: نمیدم
ا. ت: جیمینن باا من شوخی نکن گوشیمو بدههه
جیمین: نمیدم تا بفهمی با من از این شوخیا نکنی
ا. ت: جیمیننن گوشیمووو بدههه
جیمین: ساکت شو
ا. ت: جینیننننن
جیمین: کفتتت گفتم ساکت شو
ا. ت: پفف
چند دقیقه با سکوت جیمین رانندگی میکنه
جیمین: رسیدیم
ا. ت از ماشین پیاده شد خیلی محکم در بست
جیمین: اوووووووووو ماشیننمممم خرابببب میشعههه
ا. ت زبون در میاره میره داخل کافه
جیمین: تازهه خریدمش اعه
جیمین پیاده شد رفت همراه ا. ت نشست روبروش که یه گارسون خوشگل جذاب امد ا. ت نگاهش رفت رو گارسونه
گارسون: چی میل دارید دوشیزه و اقا
جیمین: یه قهوه لطفا
ا. ت:من یه قهوه تلخ با کیک شکلاتی عزیزم
جیمین: عزیزم؟
ا. ت پوزخند شیطنتی زد
ا. ت: عزیزمم
گارسون: چشم حتما
گارسون رفت
جیمین: چرا عزیزم صداش کردی
ا. ت: به تو چه
جیمین شقیقه اش رو مالوند
ا. ت: حالت خوبه
جیمین: اگه بزاری خوب باشم
ا. ت: مگهههه چیکارر کردم
جیمین: تمومش کن تا نزدم تو دهنت
یهو در کافه باز شدو........
جیمین از دست ا. ت گوشی میگیره و کنار گوشش میزاره
جیمین: بببیننن مرتیکههه اشغالللل ایننن خانوم شوهررر دارهههه فهمیدیییی شوهرشممممم مننممم اینن خانومم ماللل مننننن. عربده
ا. ت میخنده
جیمین: چته چرا میخندی؟
ا. ت: داشتم شوخی میکردم. خنده (کفت)
جیمین به گوشی نگاه میکنه که خاموشه
ا. ت: تا تو باشی ادای منو در نیاری
جیمین گوشی ا. ت رو میزاره تو جیبش
ا. ت: هعییی گوشیموو بده
جیمین: نمیدم
ا. ت: جیمینن باا من شوخی نکن گوشیمو بدههه
جیمین: نمیدم تا بفهمی با من از این شوخیا نکنی
ا. ت: جیمیننن گوشیمووو بدههه
جیمین: ساکت شو
ا. ت: جینیننننن
جیمین: کفتتت گفتم ساکت شو
ا. ت: پفف
چند دقیقه با سکوت جیمین رانندگی میکنه
جیمین: رسیدیم
ا. ت از ماشین پیاده شد خیلی محکم در بست
جیمین: اوووووووووو ماشیننمممم خرابببب میشعههه
ا. ت زبون در میاره میره داخل کافه
جیمین: تازهه خریدمش اعه
جیمین پیاده شد رفت همراه ا. ت نشست روبروش که یه گارسون خوشگل جذاب امد ا. ت نگاهش رفت رو گارسونه
گارسون: چی میل دارید دوشیزه و اقا
جیمین: یه قهوه لطفا
ا. ت:من یه قهوه تلخ با کیک شکلاتی عزیزم
جیمین: عزیزم؟
ا. ت پوزخند شیطنتی زد
ا. ت: عزیزمم
گارسون: چشم حتما
گارسون رفت
جیمین: چرا عزیزم صداش کردی
ا. ت: به تو چه
جیمین شقیقه اش رو مالوند
ا. ت: حالت خوبه
جیمین: اگه بزاری خوب باشم
ا. ت: مگهههه چیکارر کردم
جیمین: تمومش کن تا نزدم تو دهنت
یهو در کافه باز شدو........
- ۱۲.۷k
- ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط