سناریو

سناریو:

رنگ های نارنجی،زرد،بنفش و قرمز مثل یک اثر هنری توی آسمون پیدا بود و انعکاسشون روی امواج آروم دریا باعث می شد ساعت ها بهش خیره بمونی...
ولی حیف که فقط چند دقیقه طول می کشید،مثل خوشی ها که خیلی زود تموم می شن...
دوست داشت روزها،ساعت ها،دقیقه ها و ثانیه ها به عقب برگردن و دوباره بتونه خنده هاش،دست هاش،آغوشش،عطرش و چشماش رو دوباره حس کنه ولی حیف که دیگه هیچ وقت نمی تونست....
اولین قدم رو به سمت دریا برداشت،شاید اون بالا باز می توتست ببینتش....


<<هلو گایز من بعد از چند ماه برگشتم ویس:)
ممنون از کسایی که آنفالو نکردن امید وارم راضی باشین>>
دیدگاه ها (۱)

💜💜

من آررااامممراستی دیدین پسرا به نیویورک رسیدن؟❤❤

شرمنده بچه ها بخاطر عید یه مدت توی ویس نبودم😊✌💜

برا همتون آرزو موکونم😢💜💜 #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 ::part¹⁷ویو جونگکوک"از روی کاناپه بلند شدو فنج...

♡𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part⁵( ...

My angel (part 13)پشتت رو بهش کردی تا بیشتر از این متوجه خجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط