انقدری به من نزدیک شدی که دیگه فکر نمیکنم چیزی توی این دن
انقدری به من نزدیک شدی که دیگه فکر نمیکنم چیزی توی این دنیا بتونه تورو از ذهن من پاک کنه، تو از دیار همون آدم های منقرض شده ای، از جایی که چشم ها بویِ عشق میدن و لبخند ها طعم شکوفه گلابی؛ من نمیدونم باید از غزل های کدوم سرزمین برات بخونم که لایق روح نیلوفریِ تو باشم اما تو بدون، من انقدری بهت فکر کردم که هیچ بعیدی نیست بعد از مردنم استخون هایم عطر تورو بدن.
[ازمناستخوانهایمیماندکه
تورادوستداشتند🌊']
-دریآ
[ازمناستخوانهایمیماندکه
تورادوستداشتند🌊']
-دریآ
۵۵.۲k
۲۳ مرداد ۱۴۰۱