سناریو
وقتی دوست دخترشونی ولی کره ای بلد نیستی
نامجون: (بهش کره ای یاد میده)
نامجون: خووووب اینم از این عشقم یاد گرفتی؟
ا٫ت: راستش اینجارو درست متوجه نشدم
نامجون: اشکال نداره زندگیم (پیشونیشو میبوسه) دباره توظیح میدم
جین: بگو اوپا
ا٫ت: پا پا ؟
جین:🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂
ا٫ت:😂😂😂😂
جین: نخند (جدی) دباره تلاش میکنیم
شوگا: هرچی میگم تکرار کن
ا٫ت: باشه
شوگا: شیبال
ا٫ت: چینبال؟؟😂
شوگا: نه شییییباااال
ا٫ت: شیبال
شوگا: آفرین
ا٫ت: حالا شیبال یعنی چی؟
شوگا: یعنی دوست دارم😈😈😈
جیهوپ: (بخاطر ا٫ت رفته زبونشو یاد گرفته)
جیمین: خووووب عشقم وقت دیکته شبته
ا٫ت: نههههه ترو خدااااا
جیمین: نه دیگه زود بیا
ا٫ت: باشه
( بعد از دیکته )
جیمین: ااااا٫تتتت (داد)
ا٫ت: بله (ترسیده)
جیمین: آخه این چه دیکته ایه از ده تا کلمه نه تاشو اشتباه نوشتی (عصبی)
ا٫ت: ببخشید
جیمین: نه دیگه باید تنبیه بشی😈😈😈
ا٫ت: نههه تروخدا
(بقیش با زهن مریضتون)
تهیونگ: آخی زبون بسته😂😂😂
ا٫ت: تهیونگ تروخدا اینگیلیسی حرف بزن نمیفهمم چی میگی😭😭😭😭
تهیونگ: آخی بد بخت هیشکی نیست باهات حرف بزنی جرررررر🤣🤣🤣
ا٫ت:😭😭😭😭
(ا٫ت بد بختو به گریه انداخت)
کوک: (از سر کار برگشته)
ا٫ت: سلام عشقم (کوکو بغل میکنه)
کوک: سلام عمرم (بغلش میکنه و میبوستش)
کوک: مشقاتو نوشتی؟
ا٫ت: .......
کوک: جوابمو بده
ا٫ت: نه
کوک: چرا؟
ا٫ت: آخه هیچی سر در نیووردم
کوک: اشکال نداره زندگیم باهم کار میکنیم
نامجون: (بهش کره ای یاد میده)
نامجون: خووووب اینم از این عشقم یاد گرفتی؟
ا٫ت: راستش اینجارو درست متوجه نشدم
نامجون: اشکال نداره زندگیم (پیشونیشو میبوسه) دباره توظیح میدم
جین: بگو اوپا
ا٫ت: پا پا ؟
جین:🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂🤦🏻♂
ا٫ت:😂😂😂😂
جین: نخند (جدی) دباره تلاش میکنیم
شوگا: هرچی میگم تکرار کن
ا٫ت: باشه
شوگا: شیبال
ا٫ت: چینبال؟؟😂
شوگا: نه شییییباااال
ا٫ت: شیبال
شوگا: آفرین
ا٫ت: حالا شیبال یعنی چی؟
شوگا: یعنی دوست دارم😈😈😈
جیهوپ: (بخاطر ا٫ت رفته زبونشو یاد گرفته)
جیمین: خووووب عشقم وقت دیکته شبته
ا٫ت: نههههه ترو خدااااا
جیمین: نه دیگه زود بیا
ا٫ت: باشه
( بعد از دیکته )
جیمین: ااااا٫تتتت (داد)
ا٫ت: بله (ترسیده)
جیمین: آخه این چه دیکته ایه از ده تا کلمه نه تاشو اشتباه نوشتی (عصبی)
ا٫ت: ببخشید
جیمین: نه دیگه باید تنبیه بشی😈😈😈
ا٫ت: نههه تروخدا
(بقیش با زهن مریضتون)
تهیونگ: آخی زبون بسته😂😂😂
ا٫ت: تهیونگ تروخدا اینگیلیسی حرف بزن نمیفهمم چی میگی😭😭😭😭
تهیونگ: آخی بد بخت هیشکی نیست باهات حرف بزنی جرررررر🤣🤣🤣
ا٫ت:😭😭😭😭
(ا٫ت بد بختو به گریه انداخت)
کوک: (از سر کار برگشته)
ا٫ت: سلام عشقم (کوکو بغل میکنه)
کوک: سلام عمرم (بغلش میکنه و میبوستش)
کوک: مشقاتو نوشتی؟
ا٫ت: .......
کوک: جوابمو بده
ا٫ت: نه
کوک: چرا؟
ا٫ت: آخه هیچی سر در نیووردم
کوک: اشکال نداره زندگیم باهم کار میکنیم
- ۳.۱k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط