از فصل باران های شورانگیز می ترسم

از فصل باران های شورانگیز می ترسم..
از بغض های ممتد پاییز می ترسم..
هر بار گفتی:دوستت دارم دلم لرزید!
من از دروغ مصلحت آمیز می ترسم..😓
دیدگاه ها (۲)

یک یک ز موانع همه در حال عبوریم آنقدر جلو رفته که نزدیک ظهو...

بین این مردم بد گریه رفیق خوبیست بهر دلداری ما اشک روان می آ...

من دعاگوی تواَم هر شب و شب می‌داند.. دلِ ما قبل تو اینقدر من...

بعضی از بزرگان فرموده اند: که چه بسا گروهی از بهشتیان اگر بت...

دلم قدم زدن می‌خواهد؛با یڪ چتر زیر باران...تو هزار بار بگویے...

فصل عشق همبا "مهـر" شروع می شودهمچون بارانِ " آبـان" آبادت م...

بمان...دوست داشتنم هنوز بوی باران و کاهگل می دهد... بوی مداد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط