عاشقکهبشی

#عاشق_که_بشی....۶۳
لیا:سلام عشقم...سلام یاعیزممم
یاعیز:خوش اومدی
چاعان:خوش باشی عشقم
لیا:الیف این دوس پسرم چاعان و برادرش یاعیز
یاعیز و چاعان دوست صمیمیم لیا
الیف:خوشبختم☺️
چاعان:منم همینطور
یاعیز:منم
الیف:یاعیز بود چی بود .چرا انقدر ناراحت(در گوش لیا)
لیا:خب گفتم که از توانا جدا شده(لحن ارووووم)
الیف:تازه گی؟
لیا:بله امروز
الیف:عیی
چاعان:الیف تو از کجا اومدی؟
الیف:از کانادا برا ادامه تحصیل رفته بودم
لیا:حرف الیف و قطع کرد....چاعان چاعان من برا بازیگری قبول شدم
چاعان:واقعاااا
لیا:بله عسقم سوپرایز بود
الیف:چیزه...منم برا اون قبول شدم
چاعان:موفق باشی
یاعیز:بخاطر لیا اومدی اینجا
الیف:خب من میخواستم ی سر بهشوت بزنم ولی حالا که توانا رفته فک کنم باید فعلا پیش لیا بمونم
یاعیز:فکر خوبیه
دیدگاه ها (۱)

#عاشق_که_بشی....۶۴الیف:یکم برقصیملیا:موافقمچاعان:بریمیاعیز:ش...

#عاشق_که_بشی....۶۵یاعیز حسابی مست کرده بودالیف:یااعیز حالت خ...

ادیت خودم

پیج های عالی از توزکوپاران اسکندر و لیچا🪄🫠

پارت ۱۰ فیک مرز خون و عشق

پارت ۹۵ فیک ازدواج مافیایی

#my_Black_life3 پارت⁹ویو پیل صب بیدار شدم کارای لازم رو انجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط