پارت۳
پارت۳
کوک رفت بیرون تو گوشیش بود که یونگی صداش زد
یونگی:کوک باید بریم داخل جلسه ببینیم میتونیم تو این شرکت کار کنیم
کوک:آها....بریم بریم
یونگی و کوک رفتن داخل نشستن روی صندلی
ته:آها خب من رئیس این شرکت هستم با آشناییتونن خوشبختم
همه:سلام آقای کیم ممنونیم
ته:خب شما آقای جئون اول شما شروع کنید
کوک:بله آقای کیم
کوک حرفاشو زد و نشست
ته:شما آقای....
یونگی:مین یونگی هستم
ته:اوووه بله آقای مین یونگی شروع کنین
یونگی هم حرفاشو زد و نشست و بقیه هم حرفاشونو زدن و نشستن
ته:خب جلسه تموم شد میتونین برین
کوک:ببخشید آقای کیم نتیجه چی شد کیا میتونن اینجا استخدام بشن؟؟!
ته:باید روی پروژههایی که دادین تحقیق کنم
کوک:بله ممنون
ته:اوکی پس من رفتم
کوک:خدانگهدار قربان
(پرش به خونه ته)
ته:جیمین به نظرت کدوما رو استخدام کنیم
جیمین:اممم خب جئون و مین و ...............استخدام کنیم اینا پروژههایی که دادن خیلی خوب بود به نظرم
ته:آها اوکی پس بیا بریم بخوابیم من واقعا خستم
جیمین:اوکی شب بخیر
(پرش به صب تو شرکت)
ته:خب اسمایی که میخونم استخدام شدن(آقای جئون آقای مین.................خب تموم شد سوالی نیست
کوک:واقعا من استخدام شدممممم(ذوققق)
ته:آره آقای جئون
یونگی:اهاااا آفرین کوک استخدام شدیم
ته:خب اونایی که استخدام شدن پشت سر جیمین برن اونایی که نشدن میتونن برن بیرون خودم کار زیاد دارن
جیمین:خب با من بیاید توضیحات کامل رو بدم
یونگی:کوک
کوک:ها چی میگی
یونگی:خیلی شبیه جوجهها نیست خیلی کیوته
کوک:نه نگو عاشق شدی(با لحن شیطانی)
یونگی:اههههه میفهمی چی میگی کوک
کوک:آره شاید
جیمین:اون پسره کنار جئون چه شبیه گربههاست(تو دلش)
جمین توضیحات رو داد
جیمین:خب میتونین برین
یونگی:همینا فقط
جیمین:آره همینا
یونگی:اوکی
خب دیگه تمام زیبابانم تا پارت بعد به درود🫠🎀
کوک رفت بیرون تو گوشیش بود که یونگی صداش زد
یونگی:کوک باید بریم داخل جلسه ببینیم میتونیم تو این شرکت کار کنیم
کوک:آها....بریم بریم
یونگی و کوک رفتن داخل نشستن روی صندلی
ته:آها خب من رئیس این شرکت هستم با آشناییتونن خوشبختم
همه:سلام آقای کیم ممنونیم
ته:خب شما آقای جئون اول شما شروع کنید
کوک:بله آقای کیم
کوک حرفاشو زد و نشست
ته:شما آقای....
یونگی:مین یونگی هستم
ته:اوووه بله آقای مین یونگی شروع کنین
یونگی هم حرفاشو زد و نشست و بقیه هم حرفاشونو زدن و نشستن
ته:خب جلسه تموم شد میتونین برین
کوک:ببخشید آقای کیم نتیجه چی شد کیا میتونن اینجا استخدام بشن؟؟!
ته:باید روی پروژههایی که دادین تحقیق کنم
کوک:بله ممنون
ته:اوکی پس من رفتم
کوک:خدانگهدار قربان
(پرش به خونه ته)
ته:جیمین به نظرت کدوما رو استخدام کنیم
جیمین:اممم خب جئون و مین و ...............استخدام کنیم اینا پروژههایی که دادن خیلی خوب بود به نظرم
ته:آها اوکی پس بیا بریم بخوابیم من واقعا خستم
جیمین:اوکی شب بخیر
(پرش به صب تو شرکت)
ته:خب اسمایی که میخونم استخدام شدن(آقای جئون آقای مین.................خب تموم شد سوالی نیست
کوک:واقعا من استخدام شدممممم(ذوققق)
ته:آره آقای جئون
یونگی:اهاااا آفرین کوک استخدام شدیم
ته:خب اونایی که استخدام شدن پشت سر جیمین برن اونایی که نشدن میتونن برن بیرون خودم کار زیاد دارن
جیمین:خب با من بیاید توضیحات کامل رو بدم
یونگی:کوک
کوک:ها چی میگی
یونگی:خیلی شبیه جوجهها نیست خیلی کیوته
کوک:نه نگو عاشق شدی(با لحن شیطانی)
یونگی:اههههه میفهمی چی میگی کوک
کوک:آره شاید
جیمین:اون پسره کنار جئون چه شبیه گربههاست(تو دلش)
جمین توضیحات رو داد
جیمین:خب میتونین برین
یونگی:همینا فقط
جیمین:آره همینا
یونگی:اوکی
خب دیگه تمام زیبابانم تا پارت بعد به درود🫠🎀
۳۵۶
۱۱ آبان ۱۴۰۳