من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_4۱
لبخندی زد و دستم رو آروم فشار داد باهم وارد کافی شاپ شدیم
روی یکی از صندلی های کنار نشستیم.....جونگ هون برای خودش یک قهوه و برای من بستنی سفارش داد
نگاهی به ساعت که ۸ رو نشون میداد انداختم و نفس راحتی کشیدم
هنوز یک ساعت تا اومدن پسرا مونده بود و وقت داشتم
_چیشده؟
+هی..هیچی!
_مطمئنی نگران به نظر میای
+نه خوبم
لبخندی زدم که سفارش هامون رو آوردن و شروع کردم خوردن
همینطور داشتم میخوردم که چیز گرمی رو روی رون پام حس کردم
با تعجب سرم رو پایین بردم که جونگ هون دستش رو روی رون پام گذاشته و همینطور تکون میده و به سمت بالا میاد
تنم گر گرفته بود و احساس شرم میکردم....داشت گریم میگرفت که صدای پشت سرم باعث شد خشک شم
_هانا
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_4۱
لبخندی زد و دستم رو آروم فشار داد باهم وارد کافی شاپ شدیم
روی یکی از صندلی های کنار نشستیم.....جونگ هون برای خودش یک قهوه و برای من بستنی سفارش داد
نگاهی به ساعت که ۸ رو نشون میداد انداختم و نفس راحتی کشیدم
هنوز یک ساعت تا اومدن پسرا مونده بود و وقت داشتم
_چیشده؟
+هی..هیچی!
_مطمئنی نگران به نظر میای
+نه خوبم
لبخندی زدم که سفارش هامون رو آوردن و شروع کردم خوردن
همینطور داشتم میخوردم که چیز گرمی رو روی رون پام حس کردم
با تعجب سرم رو پایین بردم که جونگ هون دستش رو روی رون پام گذاشته و همینطور تکون میده و به سمت بالا میاد
تنم گر گرفته بود و احساس شرم میکردم....داشت گریم میگرفت که صدای پشت سرم باعث شد خشک شم
_هانا
#ANIL
@dady_2021
۲۴.۴k
۲۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.