در دستور زبان

در دستور زبان
جان یڪ بخش است.
آن هم فداے ‌تو....
دیدگاه ها (۲)

شب که میشود!دلتنگی اش امانم را میبرد...خیالش تا صبح در سرم م...

چشم ها را می توانبست و ... ندیدیا نخواست ...یا نگفت ...چه کن...

نماز عصر را اقتدا خواهم ڪرد بہ اذان‌ چشمانتنیت مےڪنمدو‌ رڪعت...

‏-آرزوت چیه؟ +زیر بارون بغلت کنم، تو چی؟ -بارون بباره

‌‌‌‌‌+دل+نبندید+بہ+عشقی+ڪہفقط+گفتاریست .ت...

تو را بایدبه دستور زبان اضافه کنند" تـو "ضمیر ناخودآگاه شعره...

کیا جواهر بخش ای را دیدن لایک و کسانی که میدونن تو این دیالو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط