شب که میشود!دلتنگی اش امانم را میبرد...خیالش تا صبح در سرم میچرخد...لبخندش از جلوی چشمانم نمیرود...چشم هایش از چشم هایش نمی گویمبه قول بزرگ علوی؛چشم هایش شروع واقعه بود....