هنگام که از سر شاد

هنگامے که از سر شادے
گیسوانت را در باد رها میکنے
نمےدانی چه نقاشےها که
از باد مے توان کشید...
و هنگامے که از حجم غم
گیسوانت را مے بافے
نمےدانے
چه شعرها که از موهایت
مےتوان بافت...
بخند موجود ظریف
وقتے که 
باد را با موهایت میکشند
و شعر را با موهایت مے بافند
دیدگاه ها (۳)

صدایِ پایِ آب، نِثارِ شَبهایِ خامُوش مادَرَم! اَهلِ کاشانَم....

بآ چِرآغے همِهـ جآ گشْتَم و گشْتَم دَر شهـرهیـچ کَـس،هیـچ کَ...

چقـد آرؤمـ میشـم بـآ خنـدهـ هـاتـ 😍  میـامـ ایـنـ رآهـو تـآ ...

فِڪــ میڪنـے بـا مُردنتــ همــہ چے درســ میشــہ؟!چِــرا همشـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط