ویو کوک
𝓖𝓲𝓻𝓵 𝓶𝓪𝓯𝓲𝒂
𝓟𝟗
ویو کوک
رفتیم سر میز نیم ساعت گذشت و ما داشتیم شام میخوردیم که کرمم گرفت پاهامو زدم به پاش و ولی واکنشی نشون نداد دوباره هی زدم به پاش که یهو باباش یه اهم کرد از قصد چنگال رو انداختن و رفتم خم شدم که دیدم من به پای اقای کیم داشتم هی پامو میزدم بلند شدم و دوباره نشستم و یه لبخند ضایعی میزدم و تو دلم به خودم هی فش میدادم که خانم کیم گفت
م. ت :چرا نمیخوری پسرم بخور(لبخند)
_چرا میخورم فقط زیاد میل به غذا ندارم ممنونم بابت غذا
+من تموم کردم اجوما ممنونم برای غذا
﷼خواهش میکنم عزیزم(لبخند)
ب. ت :ا.ت دخترم بعد از شام کارت داریم
+داریم؟
ب. ت :من و اقای جئون
+اها چشم
پرش زمانی بعد از شام
+
رفتم به اجوما کمک کردم و نوشیدنی بردم براشون و نشستم
ب. ت :دخترم
+جانم عشقم(لبخند)
ب. ت :تو باید...
𝓟𝟗
ویو کوک
رفتیم سر میز نیم ساعت گذشت و ما داشتیم شام میخوردیم که کرمم گرفت پاهامو زدم به پاش و ولی واکنشی نشون نداد دوباره هی زدم به پاش که یهو باباش یه اهم کرد از قصد چنگال رو انداختن و رفتم خم شدم که دیدم من به پای اقای کیم داشتم هی پامو میزدم بلند شدم و دوباره نشستم و یه لبخند ضایعی میزدم و تو دلم به خودم هی فش میدادم که خانم کیم گفت
م. ت :چرا نمیخوری پسرم بخور(لبخند)
_چرا میخورم فقط زیاد میل به غذا ندارم ممنونم بابت غذا
+من تموم کردم اجوما ممنونم برای غذا
﷼خواهش میکنم عزیزم(لبخند)
ب. ت :ا.ت دخترم بعد از شام کارت داریم
+داریم؟
ب. ت :من و اقای جئون
+اها چشم
پرش زمانی بعد از شام
+
رفتم به اجوما کمک کردم و نوشیدنی بردم براشون و نشستم
ب. ت :دخترم
+جانم عشقم(لبخند)
ب. ت :تو باید...
- ۷.۴k
- ۱۵ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط