ویو کیو مایکی شروع کرد به دوریاکی خوردن و ما الان ربا ای

ویو کیو: مایکی شروع کرد به دوریاکی خوردن و ما الان ربا ایشون کار داریم
؟؟؟: هوی عوضی چرا اینجایی!؟

کیو: هوی کینو گوش کن من الان اینجا زندگی میکنم من باید ازت بپرسم اینجا چیکار میکنی دختر؟؟؟

کینو: بابا. و قمار کرد و من خدمتکار اینجا شدم خودت اینجا چیکار میکنی؟

کیو: بابا رو منم قمار کرده ولی بجایه خدمتکار شدم نامزد این نردبون( ران و میگع)

ران: الان با من بودی عزیزم؟

کیو» عزیزم و درد من هنوز قبول نکردم زنت شم اون فلامینگو کجاست کارش دارم

سانزو: نفله انقدر به من نگو فلامینگوووو🤬

کیو: اخ ببخشید باید بهت بگم پلنگ صورتی🤣🤣 به هر حال اینجا پیانو یا گیتار دارین؟؟؟

سانزو: اره تو زیرزمینه

ران: کیو چرا ساز میخوای؟؟

کیو: بعدا میفهمی😁😁

ویو کیو: رفتم زیر زمین و گیتار رو برداشتم و ماسکم رو زدم پایین خوبه اونجا میکروفن داشت ولی چرا ران دنبالم اومده؟؟
دیدگاه ها (۰)

ولی مزه پیتزا یه چیز دیگشت😋😋😋

من اومدم 🥳🥳🥳🥳کیو: بعدا میفهمی😁ران: خیلی خوب باشه 🥲کیو بعد از...

نهههه

مایکی: ران برو برام دوریاکی بخرررررران: موجودی حساب کافی نمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط