همه می دانند

همه می دانند؛
من سال هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلمات خودم گرم است...
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب از کنار چشمهای کهن سال من بگذرد...

من به یک نفر،
از فهم اعتماد محتاجم.
من از این همه نگفتن بی تو خسته ام!
خرابم !
ویرانم... !
دیدگاه ها (۲)

وقتی میگیم تو هم مثل بقیه‌ای، معنیش این نیست که همه رو امتحا...

بچه که بودیمبهتر میدانستیم چطور باید ازداشته هایمان مواظبت ک...

تا شهریور روزهای سبزش را در تقویم ، می گُذرانَد ، تو هم بیا...

آدم‌ها همدیگر را پیدا می‌کنند ...از فاصله‌های خیلی دور، از ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط