این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست

این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست؟
آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست؟

جانم از غم بر لب آمد، آه از این غم، چون کنم؟
باعث خوشحالی جان غمین من کجاست؟

ای صبا یاری نما اشک نیاز من ببین؛
رنجه شو بنگر که یار نازنین من کجاست.

دور از آن آشوب جان و دل ، دگر صبرم نماند
آفت صبر و دل و آشوب دین من کجاست؟

محنت و اندوه هجران کشت چون وحشی مرا
مایهٔ عیش دل اندوهگین من کجاست؟

#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۱۴)

در این زمانه که احساس جنس بازاریستهنوز فلسفه ام دلبری و دلدا...

این روزا خیلی گله دارماین روزا باید باشی . . این روزا باید د...

چرا هیچوقت هیچ چیز همین حالا نیست؟

تو همانی که مرا سخت چپاول کرده دل ماتم زده را میل سخن نیست د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط