عاشقانه های عشقم برای من

#عاشقانه های عشقم برای من
تو از من دوری خیلی دور حتی تصور اینکه دستان تو را بگیرم با وجود این فاصله دیوانگی محض حساب میشه ولی من این دیوانگی را رد کردم...
هرشب وقتی سر به بالین می گذاری من دستانت را میگیرم می فشارم می بوسمشان احساسشان میکنم ...در دشت های زیبای گیسوانت انگشتانم را میکشم سرم را کنار سرت می‌گذارم بی آنکه تورا از خواب بیدار کنم بی آنکه حتی تو بفهمی احساست میکنم ...
صدای نفس هایت را گرمی وجودت را میبینم چشمان بسته ات را که مرا در خود حبس کرده اند و بوی تنت را استشمام میکنم که به سان گلهای بهاریست در زیبای وجودت محو میشوم و تو با لبخندی بر لبت که هنوز در خوابی گویی که میدانی من آمده ام...
وقت رفتن که میرسد بیدار میشویم من در اینجا و تو در آنجا ولی چه شب زیبایی را باهم سپری کردیم عشق من❤
دیدگاه ها (۱۷)

میدانی،دلم میخواهد یک روز مهمان برنامه دورهمی شوم،روی همان ص...

دلتنگـــیِ یارِ رفته بهانه ی قصه هاست جانانم... دوست داشتن ا...

#عاشقانه های عشقم برای من همه جا پر متن عاشقانه هست که آدم د...

همین "تو"که حتی فکرَش را هم نمیکنیمیتوانی دلیلِ حالِ خوبِ جم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط