وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
فصل۲
پارت۱۹
+میتونی هرچی میخوای بگی.....تحمل میکنم، اما حق نداری درباره احساسی که بهت داشتم شک کنی!
گذشته رو داخل همون گذشته رها کن و بهترین ورژن خودت رو همین الان بساز!
این کاریه که من کردم!!!!!!
داخل اون خرابه‌ای که بی تو ازم مونده بود رشد کردم
-به چه قیمتی؟
+برای اولین بار توی زندگیم خودخواه بودم و فهمیدم این بهترین راه برای تضمین امنیت خودمه تصمیم گرفتم فقط به خودم فکر کنم وقتی که دیگه اون احساس فروتنی و از خودگذشتگی مزخرف رو نداشتم بزرگ شدم فهمیدم دنیا اینجوری کار میکنه هر ادم موفقی به فکر خودش بوده تا تونسته توی این دنیا دووم بیاره توی این جهانی ما داریم داخلش زندگی میکنیم باید قلبت از سنگ باشه تا زنده بمونی! باید برای بقا تلاش کنی.
-کی اینجوری شدی؟
+موقعی که مجبور شدم وانمود کنم فراموشت کردم، سوبین من عاشقت بودم، عاشقت هستم و عاشقت خواهم بود، اما گفتم که عشق برای ما کافی نبود
-ا.ت
سوبین بلند شد و تورو هم بلند کرد.
گردنت رو گرفت و لب هات رو بو*سید.