بپها یک داستانی از خودم براتون میگم
بپها یک داستانی از خودم براتون میگم
ببینید کدوم از ماها حق بودیم کدوم ناحق
ببنید من سر یک شراکتی میرم
و سر اون شراکت بچندتا ادم گله گرگ که میخواستن منو تو اکیپ خودشون بیارن داشتن برنامه ریزی میکردن
چون دیدم تو یک موضوع خیلی قویم
و برای هدفشون برنامه ریزی کردن
منم خب رفته فودم تو اکپیشون بقصد کمک اما اونا خب برناما ریزی میکردنو
گولم میزدن یطورایی حس میکردم که گول میزنن
یکجا من یکی گفتم
یکی دیگه ام تا فهمید نیستم دیگه پیام نداد و بلاک کرد
من مجبور شدم بلاک کنم چون پ
چپ راست زیاد شد بعد حالا بلاک
کردنش بعد بلاک روش بقولی از خدا خواستم که خدا اگه ادم بدیه بزنه کمرش
اون با طلسمات و ورد خوانی عدد کیهانی
خواست راهمو ببنده که خب موفق نشد
در حد زیاد ولی خب نه اینکه سحر طلسم نشدم فعلانه دارم مینویسم براتون موفق نشدن
من بخواطر اینکه حالت بد رو من و گول زدن مردم میاوردن دعا نفرین کردم
مثل به کسی انگشت فاک نشون دادن برای اذیت کردن اونا باهاشون حالت سکس بگیرن و ارضا بشن
یا دروغ گفتن تو معنویت مثل اینکه همه چیزشون تو پینترتست هست
ولی میگن من از کتاب سیاه خودم گرفتم شپلخ بشه
و دیدم ادم بدیه بمیره نابود بشه
حالا این بکنار فهمیدید چی کار میکردم
اما بمدت ۲ الی ۳ سال
من اینطوری میشدم
هر شب سکس بصورت گی چون پسرم
فکر کنم بعلت همون دعاعع اینکارو میکردن
بعد ارضام از طریق انرژیاشون باشدت منو زجر میدادن
دوم من اینه دیونه ها میکردن میگفت
ب موکلاشون بگم اع اووو اییی هاااا فریادی
یا یک دفعه بشخص که پیشمه حمله کنم
و منو بخودکشی وادار کردن
دروغ گفتن الله اعلم هستش خب شما اینجا مزتونید کارما بخواهین
اگه دارای چشم سوم انرژی مثبت و ادم خوبی باشین مفهمین یا یک چیزه موکل دار باشین میفهمین کردن یا نه خلاصه
بخواطر ناحقیاشون من اینطوری شدم
ببینید من حق ندارم تو کسب کار کسی دخالت کنم ولب وقتی تو میای دروغ تحویل مردم میدی برای سودت خب نمیشه دست روی دست گذاشت
کارشون حق بود یا ناحق و جزاء این ادما چیه؟!
ببینید کدوم از ماها حق بودیم کدوم ناحق
ببنید من سر یک شراکتی میرم
و سر اون شراکت بچندتا ادم گله گرگ که میخواستن منو تو اکیپ خودشون بیارن داشتن برنامه ریزی میکردن
چون دیدم تو یک موضوع خیلی قویم
و برای هدفشون برنامه ریزی کردن
منم خب رفته فودم تو اکپیشون بقصد کمک اما اونا خب برناما ریزی میکردنو
گولم میزدن یطورایی حس میکردم که گول میزنن
یکجا من یکی گفتم
یکی دیگه ام تا فهمید نیستم دیگه پیام نداد و بلاک کرد
من مجبور شدم بلاک کنم چون پ
چپ راست زیاد شد بعد حالا بلاک
کردنش بعد بلاک روش بقولی از خدا خواستم که خدا اگه ادم بدیه بزنه کمرش
اون با طلسمات و ورد خوانی عدد کیهانی
خواست راهمو ببنده که خب موفق نشد
در حد زیاد ولی خب نه اینکه سحر طلسم نشدم فعلانه دارم مینویسم براتون موفق نشدن
من بخواطر اینکه حالت بد رو من و گول زدن مردم میاوردن دعا نفرین کردم
مثل به کسی انگشت فاک نشون دادن برای اذیت کردن اونا باهاشون حالت سکس بگیرن و ارضا بشن
یا دروغ گفتن تو معنویت مثل اینکه همه چیزشون تو پینترتست هست
ولی میگن من از کتاب سیاه خودم گرفتم شپلخ بشه
و دیدم ادم بدیه بمیره نابود بشه
حالا این بکنار فهمیدید چی کار میکردم
اما بمدت ۲ الی ۳ سال
من اینطوری میشدم
هر شب سکس بصورت گی چون پسرم
فکر کنم بعلت همون دعاعع اینکارو میکردن
بعد ارضام از طریق انرژیاشون باشدت منو زجر میدادن
دوم من اینه دیونه ها میکردن میگفت
ب موکلاشون بگم اع اووو اییی هاااا فریادی
یا یک دفعه بشخص که پیشمه حمله کنم
و منو بخودکشی وادار کردن
دروغ گفتن الله اعلم هستش خب شما اینجا مزتونید کارما بخواهین
اگه دارای چشم سوم انرژی مثبت و ادم خوبی باشین مفهمین یا یک چیزه موکل دار باشین میفهمین کردن یا نه خلاصه
بخواطر ناحقیاشون من اینطوری شدم
ببینید من حق ندارم تو کسب کار کسی دخالت کنم ولب وقتی تو میای دروغ تحویل مردم میدی برای سودت خب نمیشه دست روی دست گذاشت
کارشون حق بود یا ناحق و جزاء این ادما چیه؟!
۲۱.۷k
۲۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.