باز با آیات عشقت مست و بیمارم نن

باز با آیات عشقت مست و بیمارم نڪن
شعر، خوابم میڪند ، آرام، بیدارم نڪن

دوستت دارم بماند وقت دیگر، وقت هست
بیقرارم مثل هرشب، خوب من، زارم نڪن

ڪار دستم میدهد اینگونه خواهشهاے تو
راحتم بگذار جانم، پاے در ڪارم نڪن

عاشقے آسایش من ، عشق ڪابین من است
جان من با واژه هاے داغ، بیزارم نڪن

سرخوش از گلبار شعرم ، بیخود از خود میشوم
من پر از آرامشم امروز را هارم نڪن

من زمینے نیستم شاید، سڪوتم بهتر است
خواهشن دست مرا ول ڪن، گرفتارم نڪن

من " پریناز " غزلهایم، چرایش را نپرس
با دلیل و حرف و منطق ، باز آزارم نڪن



#پست_جدید #خاصترین #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #خاص #تکست_خاص #عاشقانه
دیدگاه ها (۴)

خاک عالم بر سرت ای دل که عاقل نیستی!من گمان کردم تو دانایی و...

شعر و ادبیات

منو عشقم امشب خونشون مرسی که هستی #...

اینقدر کنار این و ان دیدمت که حتی اگه همزمان با صد نفر ببینم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط