کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست

کاروان آمد و دلخواه، به همراهش نیست
با دل این قصـه نگویم که به دلخواهش نیست

کاروان آمــد و از یوسفِ من نیـست خبر
این چه راهی‌ست که بیرون شدن از چاهش نیست..؟

#شهریار
دیدگاه ها (۱)

دوست داشتن یعنی این که:محبت کنی حتی اگر تحقیر شویبزرگی کنی ح...

تعصبغیرتحسادت من نامش را عشق میگذارمودلگیرمیشوم ازبعضی آدمها...

پرسه در کوی غزل بی تو عجب دلگیر است دلم از رهگذرانش ، ز غروب...

نداشتنت حرفی استڪه باهیچ واژه ای معنا نمیشود!نازنینم تو رفتی...

بسم الله الرحمن الرحیم راه خدا :راه های بر اساس زور و اجبار،...

از دلی که دیگر مال من نیست چند روز پیش،بعد از آن‌که بغضِ نوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط