کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود تاهر وقت از سر دلتنگی

....کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود تاهر وقت از سرِ دلتنگی به رویش دست میکشیدم تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی!!!
#شعر
#شاعری
#شهدا
دیدگاه ها (۹)

#ارباب#حرم#کربلا#حضرت عشقالسلام علیک یا ارباب یا حضرت عشق یا...

#حرم#کربلا#اباالوفا#علمدارالسلام علیک یا ماه منیر یا قمر اله...

تابستان خود را چگونه گذراندید؟ به نام خدا.... منتظر پاییز ما...

#شعر#شاعری

شب لب پنجره‌ی اتاقم می‌نشینمسراغ عطر تنت را از نسیم شب میگیر...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط