من که میگویم وقتی عاشق شدی

من که میگویم وقتی عاشق شدی
باید روزی هزار وعده دوستش بداری
هزار وعده قربان صدقه اش بروی
صدایت کرد، با تمام وجود و جانت بگویی جان دلم
همیشه آغوشت را برای دلتنگی هایش باز کنی
مبادا شوی کوله بارش
باید شوی آرام جانش
مبادا از قصد برنجانی
باید دلیل خندیدنش باشی
باید طوری باشی که وقتی
از خستگی های زمانه به آغوشت پناه آورد
یک دفعه و یکجا،
در آغوشت همه را فراموش کند
پا به پای هم پیش بروید
تازه آنوقت است که قشنگی های زندگی را میفهمید
چه دنیای زیبایی داریم و
خیلی هایمان خودمان را از آن محروم کردیم...

#سیمامیرخانی
دیدگاه ها (۸)

من که خود زادهء سرمای شبِ دی ماهمبی تو با سردیِ بی رحمِ زمست...

یک آغوش که چیزی از غرورت کم نمیکند... خانه ات آباد....یکبار ...

من هیچوقت بلد نبودم جوری رفتار کنم که هر روز بیشتر دوستم داش...

هوای دود گرفته ی این شهر اگر خفه نکند مرا،خاطرات تو،در بن بس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط