در مصاحبه اخیر با گرمی، UMI در مورد همکاری خود با تهیونگ
در مصاحبه اخیر با گرمی، UMI در مورد همکاری خود با تهیونگ صحبت کرد:
👤 همکاری با V از BTS برای "wherever u r" چطوری اتفاق افتاد؟
_یومی: V یکی از طرفداران من بود، من مدتهاست که طرفدار V هستم. اون مدتی موسیقی منو بصورت آنلاین با دوستانش به اشتراک گذاشت و من و تو استوری های خودش (اینستا گرام) قرار داد و منو تگ کرد. چند ماه پیش او این کارو کرد، و من از روی هوس به اون پیام دادم، چشمامو بستم و تلفنم و تو اتاق پرت کردم. [می خندد.]
_او میگفت: "بله، من مایل هستم!" (جهت پیشنهاد همکاری). درون زمان نمیدونستم که اون به سربازی میره. اما بعد از اینکه اون آهنگ و تموم کردیم و تموم شد، فهمیدم که چرا اون آهنگ و انتخاب کرده..
_ آهنگ‌ی در مورد عش‌ق، عش‌ق از راه دور و عش‌ق از همه نوع. این ایده که شما میتونید ک‌سیو دوست داشته باشید و بدون توجه به اینکه کجا هستند، عش‌ق و با اون در میان بذارید. مهم نیست ساعت چنده، میتونید عش‌ق و به گذشته، آینده، برای ک‌سی بفرستید و اون حتی نمیدونه که شما اونو فرستادید. عش‌ق احساس میشه، عش‌ق بسیار بی پایانه.
_وقتی برای اولین بار آهنگو نوشتم، در مورد مادربزرگم که در ژاپن زندگی میکنه نوشتم. من اغلب اونو نمی بینم و گاهی اوقات فراموش می کنم بهش زنگ بزنم. فقط کاش میتونستم جایی که اون هست باشم اما میدونم که وقتی چشمامو میبندم و فکر میکنم دوستت دارم، مادربزرگ، هر کجا که باشه، میتونه اونو حس کنه. اکنون که [V] در سربازیه، احساس میکنم بسیاری از طرفداراش نیز همین کارو خواهند کرد.
👤 همکاری با V از BTS برای "wherever u r" چطوری اتفاق افتاد؟
_یومی: V یکی از طرفداران من بود، من مدتهاست که طرفدار V هستم. اون مدتی موسیقی منو بصورت آنلاین با دوستانش به اشتراک گذاشت و من و تو استوری های خودش (اینستا گرام) قرار داد و منو تگ کرد. چند ماه پیش او این کارو کرد، و من از روی هوس به اون پیام دادم، چشمامو بستم و تلفنم و تو اتاق پرت کردم. [می خندد.]
_او میگفت: "بله، من مایل هستم!" (جهت پیشنهاد همکاری). درون زمان نمیدونستم که اون به سربازی میره. اما بعد از اینکه اون آهنگ و تموم کردیم و تموم شد، فهمیدم که چرا اون آهنگ و انتخاب کرده..
_ آهنگ‌ی در مورد عش‌ق، عش‌ق از راه دور و عش‌ق از همه نوع. این ایده که شما میتونید ک‌سیو دوست داشته باشید و بدون توجه به اینکه کجا هستند، عش‌ق و با اون در میان بذارید. مهم نیست ساعت چنده، میتونید عش‌ق و به گذشته، آینده، برای ک‌سی بفرستید و اون حتی نمیدونه که شما اونو فرستادید. عش‌ق احساس میشه، عش‌ق بسیار بی پایانه.
_وقتی برای اولین بار آهنگو نوشتم، در مورد مادربزرگم که در ژاپن زندگی میکنه نوشتم. من اغلب اونو نمی بینم و گاهی اوقات فراموش می کنم بهش زنگ بزنم. فقط کاش میتونستم جایی که اون هست باشم اما میدونم که وقتی چشمامو میبندم و فکر میکنم دوستت دارم، مادربزرگ، هر کجا که باشه، میتونه اونو حس کنه. اکنون که [V] در سربازیه، احساس میکنم بسیاری از طرفداراش نیز همین کارو خواهند کرد.
۷.۲k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.