ددی صدام کن!
امروزم مث روزای دیگ رفتم به دنبال شغل تمام خیابون های سئولو گشتم ولی به هر میرسیدم..
+سلام آقا وقت بخیر
؟ سلام بفرمایید
+اینجا شغل پاره وقت دارید ک حقوق خوبی داشته باشه
؟ خببب ما شغلی لازم نداریم ولی به یه نفر که جلو دستو جمو جور کنه شاید
+حقوقش؟
؟ هزار وون
+نه ممنون خیلی کمه
انگار تو اون شهر اضافه بودم
خیلی این چند روز بهم فشار اومد
تو فکر بودم که یهو رسیدم به دم در بار
نگاهی به پشتم کردم و با خودم گفتم حالا ک اینجام برم چی میشه مگ!
خب من همیشه به این بار میام و یکی از مهمون های همیشگیشون هستم ولی این چند وقت تصمیم گرفتم کمتر نوشیدنی بخورم..
...
وقتی رفتم تو همه زوج بودن فقط من تنها بودم
از در اتاقا ک رد میشدم صدای نا*له میومد
بی توجه راهمو رفتم و یه میز برای خودم گرفتم
با خودم گفتم یکم نوشیدنی ک اشکالی نداره پس شروع کردم به خوردن
که یهو اقای مین(صاحب بار لی مین سو) رو دیدم ک بنظر مضطرب میومد ناخوداگاه به مکالمشون گوش دادم چون پشت سرم بودن میتونستم راحت متوجه شم
#وانشات#تهیونگ#فیک#وی
+سلام آقا وقت بخیر
؟ سلام بفرمایید
+اینجا شغل پاره وقت دارید ک حقوق خوبی داشته باشه
؟ خببب ما شغلی لازم نداریم ولی به یه نفر که جلو دستو جمو جور کنه شاید
+حقوقش؟
؟ هزار وون
+نه ممنون خیلی کمه
انگار تو اون شهر اضافه بودم
خیلی این چند روز بهم فشار اومد
تو فکر بودم که یهو رسیدم به دم در بار
نگاهی به پشتم کردم و با خودم گفتم حالا ک اینجام برم چی میشه مگ!
خب من همیشه به این بار میام و یکی از مهمون های همیشگیشون هستم ولی این چند وقت تصمیم گرفتم کمتر نوشیدنی بخورم..
...
وقتی رفتم تو همه زوج بودن فقط من تنها بودم
از در اتاقا ک رد میشدم صدای نا*له میومد
بی توجه راهمو رفتم و یه میز برای خودم گرفتم
با خودم گفتم یکم نوشیدنی ک اشکالی نداره پس شروع کردم به خوردن
که یهو اقای مین(صاحب بار لی مین سو) رو دیدم ک بنظر مضطرب میومد ناخوداگاه به مکالمشون گوش دادم چون پشت سرم بودن میتونستم راحت متوجه شم
#وانشات#تهیونگ#فیک#وی
۷.۳k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.