ارباب عاشق ✨️
ارباب عاشق ✨️
Part3
ویو شوگا:
رسیدم به بار سارانگ وارد بار شدم بوی الکل کل سرم رو پر کرد . به دور و برم نگاه کردم دنبال شین میکشتم که چشمم افتاد روش رفتم پیشش.
شین: سلام رئیس (خم شد)
شوگا: کجاست؟
شین: هاا.... بله ...توی اتاق VIP( وی ای پی )
رفتم سمت اتاق درو باز کردم یه مرد میانسال دیدم .
بلند شد و بهم سلام کرد.
پ.ا(پدر ات): سلام خوش آمدید بفرمایید بشینید
رفتم نشستم.
شوگا: گفتی میخوای یه برده بفروشی کجاستت؟؟
پ.ا: فعلا نیاوردمش. اول بیا بازی کنیم.
شوگا: خوب اول بگو چه نسبتی با برده داری؟
پ.ا: چرا برات مهمه تو فقط بخرش.
شوگا: شاید دزدیده باشیش و بخوای بفروشیش.
پ.ا: اوک. دخترمه میخوام سرش قمار کنم. هستی یا نه؟
شوگا: قبوله. سرچی؟
پ.ا: اگه من باختم دخترمو برای یه شب بت میدم و بهت ۲ میلیون وون میدم اگه تو باختی ۴ میلیون وون بهم میدی >>پوزخند << قبوله؟
شوگا: ممممم....قبوله
*پرش زمانی نیم ساعت بعد*
پ.ا: اههه لع*نتی تو تقلب کردی <داد>
شوگا: خفهشو .... پول داری که ۲ میلیون رو بهم بدی نه پس آدرس خونتو بده میام میبرمش .
پ.ا: اههه ..........قبوله .********(مثلا ادرس)
# ویو ات #
بعد از اینکه از مرده رد شدم رسیدم خونه .
ات: اوپاااااا . اوپاااااااا کجایی؟
سوجون: تو حمومم(داد)
ات اومد جلو در حموم
ات: من برگشتم خونه . پدر کجاست؟
سوجون: کجا میتونه باشه رفته بار تا دوباره قمار کنه.
ات: اینبار سر چی ؟
سوجون : فک کردی بهم جواب میده.
ات: باشع من میرم تو آشپز خونه .
سوجون: مممممم
رفتم تو آشپز خونه به کانتینر توه دادم . نکنه سر یکی از ما باشه. (استرس)
مشغول شدم بعد چند دقیقه تموم شد با سوجون منتظر پدرم بودیم که صدای در اومد رفتم جلو پنجره پدرم بود اومد داخل.
ات و سوجون: خوش اومدید پدر جان.
پ.ا:پشینید برا منم غذا بریزید که سرد شه لباسم رو عوض کنم میام.
ات: بیا وقتی پدر اومد بپرسیم کجا بوده و اگه قمار میکرده سر چب بوده. برده یا باخته؟
سوجون: باشه.............
Part3
ویو شوگا:
رسیدم به بار سارانگ وارد بار شدم بوی الکل کل سرم رو پر کرد . به دور و برم نگاه کردم دنبال شین میکشتم که چشمم افتاد روش رفتم پیشش.
شین: سلام رئیس (خم شد)
شوگا: کجاست؟
شین: هاا.... بله ...توی اتاق VIP( وی ای پی )
رفتم سمت اتاق درو باز کردم یه مرد میانسال دیدم .
بلند شد و بهم سلام کرد.
پ.ا(پدر ات): سلام خوش آمدید بفرمایید بشینید
رفتم نشستم.
شوگا: گفتی میخوای یه برده بفروشی کجاستت؟؟
پ.ا: فعلا نیاوردمش. اول بیا بازی کنیم.
شوگا: خوب اول بگو چه نسبتی با برده داری؟
پ.ا: چرا برات مهمه تو فقط بخرش.
شوگا: شاید دزدیده باشیش و بخوای بفروشیش.
پ.ا: اوک. دخترمه میخوام سرش قمار کنم. هستی یا نه؟
شوگا: قبوله. سرچی؟
پ.ا: اگه من باختم دخترمو برای یه شب بت میدم و بهت ۲ میلیون وون میدم اگه تو باختی ۴ میلیون وون بهم میدی >>پوزخند << قبوله؟
شوگا: ممممم....قبوله
*پرش زمانی نیم ساعت بعد*
پ.ا: اههه لع*نتی تو تقلب کردی <داد>
شوگا: خفهشو .... پول داری که ۲ میلیون رو بهم بدی نه پس آدرس خونتو بده میام میبرمش .
پ.ا: اههه ..........قبوله .********(مثلا ادرس)
# ویو ات #
بعد از اینکه از مرده رد شدم رسیدم خونه .
ات: اوپاااااا . اوپاااااااا کجایی؟
سوجون: تو حمومم(داد)
ات اومد جلو در حموم
ات: من برگشتم خونه . پدر کجاست؟
سوجون: کجا میتونه باشه رفته بار تا دوباره قمار کنه.
ات: اینبار سر چی ؟
سوجون : فک کردی بهم جواب میده.
ات: باشع من میرم تو آشپز خونه .
سوجون: مممممم
رفتم تو آشپز خونه به کانتینر توه دادم . نکنه سر یکی از ما باشه. (استرس)
مشغول شدم بعد چند دقیقه تموم شد با سوجون منتظر پدرم بودیم که صدای در اومد رفتم جلو پنجره پدرم بود اومد داخل.
ات و سوجون: خوش اومدید پدر جان.
پ.ا:پشینید برا منم غذا بریزید که سرد شه لباسم رو عوض کنم میام.
ات: بیا وقتی پدر اومد بپرسیم کجا بوده و اگه قمار میکرده سر چب بوده. برده یا باخته؟
سوجون: باشه.............
۴۰۶
۰۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.