از آخرین باری که کسی رو دوست داشتم چیز زیادی یادم نیست ا

از آخرین باری که کسی رو دوست داشتم چیز زیادی یادم نیست. از آخرین باری که کسی دوست داشتنش، دلخواهِ من باشه هم همینطور!
خب مهمه! یکی که بلد باشه آدمو! دوست داشتنش به دلت بشینه. حرف زدنش، نگاهاش، بوی عطرش... خلاصه یادم نیس دیگه!
میدونی؟ حس می‌کنم یه آدم هزار ساله‌م که اوایل جوونیش یکیو دوس داشته، بعدم هیچی به هیچی... فکر کرده حالا اگرم نشد، نشد؛ فکر کرده حالا یکی دیگه میاد به جاش...
ولی نیومد. همین شد که دیگه حالمون خوب نشد. دیگه تنهای تنهای تنها موندیم. بعد ‏یهو به خودمون اومدیم، دیدیم وصله‌ی هیچکی نیستیم.
اونایی که دوس داریم دوسمون ندارن
اونایی که دوسمون دارنو دوس نداریم
میفهمی چی میگم؟
دیدگاه ها (۱)

سخت است ؛ خیلی سخت !وقتی بدانی او کجای زندگی توست ،اما ندانی...

بفرماییدکلم پلوشیرازی باسالاد 😋

خــــــــــدایا در بـــرابــرتــمام ســـنـــــگــــدلــــے ه...

🍃رفتے از کنارم امارفتنت پُر از معماهعـــــی . . .🎵 رضا بهرام...

P¹³که دستم رو گرفت و رو به خودش کرد+ چرا داشتی نگام میکردی ه...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط