عجب این درد عشق و عاشقی مانند افیون است

عجب این درد عشق و عاشقی مانند افیون است
که هر جا لذتی باشد,درون درد مدفون است

چو مغروران بی منطق نگو از عشق بیزارم
که ناگه میزند بردل,شگرد او شبیخون است

میان جنگ هم باشی سراغت عشق می اید
که رکسانا سمرقند و سکندر اهل مقدون است

نمیخواهم که بدگویم زعشق و عاشقی امانمیخواهم چنین باشد ولی انگار قانون است

سمرقند و بخارا به پای می هدر دادم
کجایی ترک شیرازی که از دستت دلم خون است

بدان دیوانه گشتن بهتر از عاشق شدن باشد
ببین فرهاد شیرین میزد لیلا که مجنون است

درون سعرها دیگر کلامی را نکن باور
عزیزم بی تو میمیرم,فقط نقلی به مزمون است

اگر عاشق شدی مردانه عاشق باش و تکپر باش
از این شاخه به آن شاخه پریدن کار میمون است

#سید_تقی_سیدی
دیدگاه ها (۱۰)

.آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛برای آنها تنها نشانه ی حی...

دوستت دارم""دوستت دارم""دوستت دارم"گاهی عجیبشبیه دستگاه کپی ...

چو مغروران بی منطق،نگو از عشق بیزارمکه ناگه می‌زند بردل، شگر...

'تو ای جان ودل من ،هستی منتو ای در شام غمها ، مستی منتو ای ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط