ددی جذابه من ،پارت ۵
ددی جذابه من ،پارت ۵
کوک $با این ناله ای که تو کردی فک نکنم یه دلدرد عادی باشه
ا\ت¤باشه بابا
(پرش زمانی به ظهر )
ا\ت داشتیم ناهار می خوردیم که یه دختر از در اومد تو و گفت
(اسم این دختره جنی بعد علامت اش هم اینه ₩)
جنی₩سلام ددی
کوک$سلام جنی
ا\ت ¤کوک این کیه ؟
کوک $دوست دخترمه
ا\ت¤از امروز صبح یه حس عجیبی نسبت به کوک دارم و وقتی این دختره اومد تو و کوک گفت این دوست دخترمه از حسادت داشتم می مردم فک کنم عاشق کوک شدم و بعد اصلا دست خودم نبود نمی دونم چرا یه لیوان سمت اون دختره پرت کردم
کوک $داری چه غلطی می کنی ؟(باداد) این بار باید تنبیه بشی نه تنبیه دیشب و الان گمشو برو تو اتاقت
ا\ت ¤نمی دونم چی شد که وقتی کوک این حرف رو زد زدم زیر گریه و رفتم تو اتاق منی که با حرف هیچ کس گریه نمی کردم
پرش زمانی به شب
کوک در اتاقم رو باز کرد و اومد تو و گفت
کوک $از این به بعد تو خدمتکار این خونه ای
ا\ت¤با خودم گفتم ریدم تو این شانس
پرش زمانی به ۲ماه بعد
ا\ت¤من هنوز خدمتکار این خونه ام اون دختره جنی هنوز دوست دختره کوکه ومن هرشب به خواطر اینکه من عاشق کوک ام و جنی دوست دخترشه گریه می کنم
کوک $تو این دوماهه هر شب از اتاق ا\ت صدای گریه و داد های خیلی بلند میاد امشب می خوام به یکی از خدمتکارا که خیلی با ا\ت صمیمیع بگم تا بره ببینه ا\ت چشه و بعد بیاد و به من بگه
شب
کوک $الان گریه ی ا\ت شروع شده برو ببین چشه
خدمتکار :بله رئیس
علامت اون خدمتکاره #
#سلام
ا\ت¤ سلام
#چی شده داری گره می کنی ؟صدات تو کله عمارت پیچیده
ا\ت¤اها
#حالا بگو چی شده که هر شب گریه می کنی
ا\ت ¤به کسی نگو خب
#باشه
ا\ت ¤من عاشق رئیس شدم و از این حرسم میگیره که چرا اون دختره جنی دوست دخترشه
کوک $با این ناله ای که تو کردی فک نکنم یه دلدرد عادی باشه
ا\ت¤باشه بابا
(پرش زمانی به ظهر )
ا\ت داشتیم ناهار می خوردیم که یه دختر از در اومد تو و گفت
(اسم این دختره جنی بعد علامت اش هم اینه ₩)
جنی₩سلام ددی
کوک$سلام جنی
ا\ت ¤کوک این کیه ؟
کوک $دوست دخترمه
ا\ت¤از امروز صبح یه حس عجیبی نسبت به کوک دارم و وقتی این دختره اومد تو و کوک گفت این دوست دخترمه از حسادت داشتم می مردم فک کنم عاشق کوک شدم و بعد اصلا دست خودم نبود نمی دونم چرا یه لیوان سمت اون دختره پرت کردم
کوک $داری چه غلطی می کنی ؟(باداد) این بار باید تنبیه بشی نه تنبیه دیشب و الان گمشو برو تو اتاقت
ا\ت ¤نمی دونم چی شد که وقتی کوک این حرف رو زد زدم زیر گریه و رفتم تو اتاق منی که با حرف هیچ کس گریه نمی کردم
پرش زمانی به شب
کوک در اتاقم رو باز کرد و اومد تو و گفت
کوک $از این به بعد تو خدمتکار این خونه ای
ا\ت¤با خودم گفتم ریدم تو این شانس
پرش زمانی به ۲ماه بعد
ا\ت¤من هنوز خدمتکار این خونه ام اون دختره جنی هنوز دوست دختره کوکه ومن هرشب به خواطر اینکه من عاشق کوک ام و جنی دوست دخترشه گریه می کنم
کوک $تو این دوماهه هر شب از اتاق ا\ت صدای گریه و داد های خیلی بلند میاد امشب می خوام به یکی از خدمتکارا که خیلی با ا\ت صمیمیع بگم تا بره ببینه ا\ت چشه و بعد بیاد و به من بگه
شب
کوک $الان گریه ی ا\ت شروع شده برو ببین چشه
خدمتکار :بله رئیس
علامت اون خدمتکاره #
#سلام
ا\ت¤ سلام
#چی شده داری گره می کنی ؟صدات تو کله عمارت پیچیده
ا\ت¤اها
#حالا بگو چی شده که هر شب گریه می کنی
ا\ت ¤به کسی نگو خب
#باشه
ا\ت ¤من عاشق رئیس شدم و از این حرسم میگیره که چرا اون دختره جنی دوست دخترشه
۳۷.۴k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.