اشک امشب گشته تنها صادرات سینه ام

اشک امشب گشته تنها صادرات سینه ام
وارداتش خاطراتی تلخ از پیشینه ام

من که در اجلاس غم عضوی دمادم ثابتم
درد شد حق اضافه کاری آدینه ام

حکم تحریم خوشیها ورشکستم کرده است
همچو مرغی درقفس بی آب ودان و چینه ام

کوچه باغ و دخترخان وسپس درد فراق
حاصلش موی سپیدی گشته درآیینه ام

منکه رو اندازی ازجنس غزل دارم کنون
از ورایش بیند او هم سینه بی کینه ام

برترین کاخ همایش حومه چشمان توست
ای ابر قدرت بیا این جان و این گنجینه ام
#امیرعلی_نوری
دیدگاه ها (۳)

تا بحال از عسل عشق کسی مست شدی؟تا بحال عاشق دیوانه ی سر مست ...

هرچه با تنهایی من آشنا تر می شویدیرتر سر میزنی و بی وفا تر م...

بعد از این شعر یکی خواست به پایان برسدپیش چشمان خدا به سر و ...

#غزل_شاه_بیت 🌻 درد است به جانم چه کنم نیست طبیبیپنهان شده در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط