کاش شاعر عاشق غزلی ز درد هجران ننویسد

کاش شاعر عاشق، غزلی ز درد هجران ننویسد
در دفتر شعر خود، داد از دست رقیبان ننویسد

تا عاشقی بر مراد دل خود دست
نیافته
پرگار فلک نچرخد و گردش دوران ننویسد
گر رقیبی به هوس شکسته است شاخه گلی
گیتی ای کاش ، خنده به لبهای رقیبان ننویسد

نوشداروی من اسرار نهانیست که در سینه ی توست
ای کاش خدای عاشقان درد بدون درمان ننویسد
#سلوان ❀•°°•❁•°🌹 °•❁•°•❀
دیدگاه ها (۱)

من مناجات درختان راهنگام سحررقص عطر گل یخ رابا بادنفس پاک شق...

ناز چشمان تو و امروز و فردا کردنتمی‌کشد آخر مرا این‌پا و آن‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط