صبح را واژهٔ چشمان توآموخت به من
صبح را واژهٔ چشمان توآموخت به من
مصلحت بود که شیدای نگاهت باشم
چه گناهی که تو را صبح ترین میدیدم
معصیت بود که رسوای نگاهت باشم
مصلحت بود که شیدای نگاهت باشم
چه گناهی که تو را صبح ترین میدیدم
معصیت بود که رسوای نگاهت باشم
۱۰۴.۹k
۱۳ مهر ۱۴۰۰