قبل کنسرت

قبل کنسرت
تنها چیزی که میتونست بهش امید بده دخترکش بود
به سمت صحنه رفت نفس عمیقی کشید ولبخند همیشگی رو زد لبخندی دروغین اون بازیگر خوبی بود

در آخرین بیت اهنگ بود که چشمش به دخترکش خورد تو بک اسکرین قائم شده بود
دیدگاه ها (۱)

۶بعد از کنسرت به خونه دخترکش رفت اما کسی درو باز نکرد نگهبان...

۱دحتر با مهربونی لب زد __: بیا دیگه شیطون پسر کوچولو خندید و...

۵فردای آن روز صبح قبل از کنسرت نگاهی به تتو آرتیست کرد قرار ...

۴توی خاطراتش اونو بسیار بوسیداما چیکار میتونست بکنه الان به ...

Last time

سناریو استری کیدز

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁶اروم خندیدم رفتم داخل..... . . . داشتم سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط