(وقتی تنها دختر گروهی)
(وقتی تنها دختر گروهی)
پارت دهم..........
ویو ات.........
رفتیم پیش اعضا که دیدم جیمین حمله کرد بهم و موچی هامو ازم گرفت که یه جیغی زدم کل کمپانی تکون خرد که
جیمین:هر چقدر جیغ بزنی بهت نمیدم
ات:1 یا بهم میدی 2 یا بهم میدی کدوم؟؟ (جدی)
جیمین:باشه بابا خوردی مون(داد بهش)
ات:آفرین بچه ی خوب(لبخند)
داشتم میخوردم که نگاه های سنگینی روم احساس کردم که دیدم جین داره نگام میکنه نگاه کردم که
ات:چته؟؟
جین :هیچی بابا من اصلا موچی نمیخوام
ات:خب بیا یدونه بخور بخور (بهش داد)
جین:مرسی
که دیدم جیمین داره با حرس نگام میکنه که
ات:بیا بخور بابا سگ خور
که دیدم سریع اومد طرفم که گفتم
ات:آروم بخور خفه نشی
جیمین :نه نمیشم(با دهن پر)
ات:تو خوبی بابا(خنده)
که ساعت 6 و نیم بود 8 باید مراسم میبودیم که.............
شرایط...
لایک:50
کامنت:75
(ببخشید دیر کردم)
پارت دهم..........
ویو ات.........
رفتیم پیش اعضا که دیدم جیمین حمله کرد بهم و موچی هامو ازم گرفت که یه جیغی زدم کل کمپانی تکون خرد که
جیمین:هر چقدر جیغ بزنی بهت نمیدم
ات:1 یا بهم میدی 2 یا بهم میدی کدوم؟؟ (جدی)
جیمین:باشه بابا خوردی مون(داد بهش)
ات:آفرین بچه ی خوب(لبخند)
داشتم میخوردم که نگاه های سنگینی روم احساس کردم که دیدم جین داره نگام میکنه نگاه کردم که
ات:چته؟؟
جین :هیچی بابا من اصلا موچی نمیخوام
ات:خب بیا یدونه بخور بخور (بهش داد)
جین:مرسی
که دیدم جیمین داره با حرس نگام میکنه که
ات:بیا بخور بابا سگ خور
که دیدم سریع اومد طرفم که گفتم
ات:آروم بخور خفه نشی
جیمین :نه نمیشم(با دهن پر)
ات:تو خوبی بابا(خنده)
که ساعت 6 و نیم بود 8 باید مراسم میبودیم که.............
شرایط...
لایک:50
کامنت:75
(ببخشید دیر کردم)
۵۳.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.