بوده آیا از غمی لبریز باشی مثل من

بوده آیا از غمی لبریز باشی مثل من؟
توده ابری سرد و باران‌خیز باشی مثل من

بوده حتی در عبور نوبهاری سبز پوش
شاخه‌ای کز کرده در پاییز باشی مثل من؟

تک پرستویی جدا افتاده‌یِ از فصل کوچ
از غم جا ماندگی، سر ریز باشی مثل من؟

در نگاه و چشم‌های خالقِ هفت آسمان
کوچک و بی‌ارزش و ناچیز باشی مثل من؟

بوده آیا با دلت تنها به جرمِ عاشقی
در میانِ شعر، حلق‌آویز باشی مثلِ من؟

مثلِ موجی بـا اشـارت‌هـای مـاهِ آسمان
دائماً در حال اُفت‌و خیز باشـی مثل من؟

لحظه‌یِ سر در گریبان بودنت را ناگهان
غرقِ در شعری خیال‌انگیز باشی مثلِ من

بـا وجـود بـرگ‌ریزانـی مـداوم در دلت
همچنان تک‌شاخه‌ای‌گلریز باشی‌مثل من؟

بوده آیـا بی تفاوت گوشه‌ای در خلوتت
فکرِ روزِ مرگ و رستاخیر باشی مثلِ من؟🤎🌹
دیدگاه ها (۰)

گاهی گر از ملال محبت برانمتدوری چنان مکن که به شیون بخوانمتچ...

من از قبیله ی غم ،  از تبار بارانماسیر جور خزان ، زاده ی بها...

درد پنهان داش آکُلمیل دارم که مثل آن ایّام،باز با من قرار بگ...

من پر از دردم بیا، یک ذره دلداری بدهفصل پایانی به این دوری ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط